noor ostad
besmelah
کاربرمهمان خوش آمدید عضویت
English

پرسش و پاسخ | صفحه 7

۹۰
۱۰۱۶
پ

بودا و تناسخ

37
با سلام و آرزوی سلامتی و موفقیت برای شما استاد بزرگوار آیا دین بودا دینی آسمانی است و اگر این طور است چرا تناسخ در آن آمده است؟
بهاره رسول زاده از تهران
تاریخ : ۲۵ فروردين ۱۳۸۷
ج
نام پاسخگو: فیلسوف متاله استاد موسوی
تاریخ پاسخ: ۲۵ فروردين ۱۳۸۷
با تشکر از جواب از آیین ها: آنچه در متن قرآن کریم است، اسلام مطهر و مقدس و دیگر از آیینهایی که نامشان در قرآن کریم برده شده، به یقین آسمانی است و اما سایر ادیان بهتر آن است که از محضر مرجع عالی مقامی که تقلید می نمایید سوال فرمایید. اما موضوع تناسخ یک بحث علمی است، نه بحث مذهبی. و قبل از همه گفته ها ما خودمان تناسخ را قبول نداریم قرآن هم قبول ندارد، و روایات معصومین هم قبول ندارند، حکمای الهی یعنی حکمایی که به توحید و ولایت اشاره دارند نیز قبول ندارند. اصلا بحث تناسخ ربطی به آیین ندارند. بحث تناسخ مانند بحث فیزیک و شیمی است که عاقبت این ماده به کجا می رسد، عاقبت این ترکیب نتیجه اش چگونه خواهد بود تناسخ هم همین حالات را دارد. بهتر آن است که اگر بخواهید پیرامون تناسخ چیزی آگاهی یابید با ما در تماس باشید طی شرائطی از مبانی فلسفه ملاصدرا به خوبی در این مورد آگاه شوید. برای اینکه مقداری از این بحث آگاهی یابید در حدود 11 مقاله در تناسخ در همین سایت هست، مراجعه نمایید.
پ

اثرات گناه

38
گناه و نتایج احتمالی آن؟
جواد از قائمشهر
تاریخ : ۲۹ اسفند ۱۳۸۶
ج
نام پاسخگو: فیلسوف متاله استاد موسوی
تاریخ پاسخ: ۰۵ فروردين ۱۳۸۷
از اینکه بی مقدمه پیوست به سایت نمودید، و پرسشتان پیرامون عصیان و اثر اجتماعی آن چیست؟ باید گفته شود که عصیان و گناه لغتی است فراگیرِ بسیاری از ردِ انسان از فرمان حق. یعنی هر اعراضی که انسان از فرمان اله نماید، نام آن عصیان است و اقسامی دارد. برای مثال آنکه در مسیرش به خانه ای که در عبورش هست، بنگرد نوعی عصیان است، و سرپیچی از عبادتهای واجبه مانند انجام ندادن نماز و سایر عبادات یک عصیان است، و سیلی به صورت انسانی نواختن نوعی عصیان است. همه اینها نامشان ضد واقع است که مرحله اول نگاه او به خانه غیر عدالت را از او در اجتماع سلب می کند و مرحله دوم فحشا را و زشتی ها را به همراه دارد. یعنی انسانی که از حقوق حقه الهی سربرتابد، نتیجه اجتماعی آن فرو رفتن به زشتی هاست. و مرحله سوم اضطراب و دلهره به همراه وی خواهد داشت. اینها نوعی از گناه و عصیانند و اثر زشتی آن هم در اجتماع برای وی خواهد بود. این جواب نمونه ای از اثرات گناه است ولی هر کدام از این اقسام مراتب مختلف دارند.
پ

دلیل آغاز سال هجری قمری از اول محرم چیست؟

39
با سلام و خسته نباشید خواهشمند است با توجه به آغاز هجرت پیامبر (ص) در اول ربیع الاول و شروع تقویم مسلمانان بر این اساس در خصوص دلیل آغاز سال هجری از محرم راهنمایی فرمائید
یاوری از تهران
تاریخ : ۱۸ اسفند ۱۳۸۶
ج
نام پاسخگو: فیلسوف متاله استاد موسوی
تاریخ پاسخ: ۲۳ اسفند ۱۳۸۶
راجع به هجرت حضرت رسول(ص)، آن است که حضرتش در پایان ماه صفر، آغاز ربیع الاول طی مقدماتی از مکه المعظمه به مدینه الرسول هجرت نمودند. سالیانی این موضوع پوشیده بود تا زمان خلیفه دوم که کسی به نزد او آمد و ادعا کرد از این کس در ماه ذیقعده یا ذیحجه یا ماده دگر که اختلاف است مبلغی طلبکارم. او جواب نمی دهد! او را خواست که چرا وامش را نمی دهی؟ وی گفت: درست است من بدهکارم، اما کدام ذیحجه؟ و کدام ذیقعده؟!! خلیفه ماند چه جواب بگوید! هر دو به جدال پرداختند، بدهکار می گفت آری من بدهکارم، اما در چه سالی؟!! برای اینکه غوغا را خموش کند، جمعی از مورخین و کسانی که در این وادی آکاهی داشتند، خواست تا یک سالی تعیین شود که ماههای درون سال معین گردد. بعضی گفتند که آغاز سال از ماه رجب باشد، نپذیرفتند. بعضی گفتند آغاز سال از روز میلاد رسول(ص) باشد، نپذیرفتند. بعضی گفتند: آغاز سال بعثت الرسول باشد، مورد قبول قرار نگرفت. برآن قرار شد که آن شبی که حضرت از مکه به مدینه الرسول هجرت فرموده، قرار دهند، همه پذیرفتند. اما آغاز این هجرت در چه زمانی باشد، باز به اختلاف افتادند، چون طبق نظر آنان محرم اول سال انتقالی آنها و بعضی از آنها محسوب می شد، هجرت را به اول محرم منتقل نمودند. و آغاز هجرت در حقیقت باید از ربیع الاول باشد به محرم برگشت. اما اینکه این هجرت چگونه ثابت ماند، پس میلادی چیست؟ جلالی چیست؟ مصری چیست؟ قادیانی چیست؟ مانوی چیست؟ و دهها مبدأ تاریخ اینها در این سایت امکان پذیر نیست. اگر مشتاق باشید، مراجعه نمایید تا طی شرائطی شما را آگاهی بدهیم.
پ

چرا پیامبران کشته شده اند؟

40
استاد چرا پیامبران کشته شده اند؟ باتشکر
پارسا
تاریخ : ۱۳ اسفند ۱۳۸۶
ج
نام پاسخگو: فیلسوف متاله استاد موسوی
تاریخ پاسخ: ۱۴ اسفند ۱۳۸۶
توجه داشته باشید، ما نفهمیدیم که هدف شما از اینکه بیان نمودید، چرا پیامبران کشته شدند، کدام پیامبر است. اگر از پیامبران هدفتان آدم صفی ا... است که او به آرامش مرد. اگر از پیامبران هدفتان ابراهیم است، آنهم آری. اگر هدفتان موسی است آنهم آری. اگر هدف عیسی است او را طی مقدماتی به صلیب بردند، نه کشتند. که این خود بحثی بسیاری عمیق. و اگر هدفتان حضرت رسول الله (ص) است طبق بعضی از روایات زنی یهودیه با عنادی که داشت، یعنی انگیزه عنادش بود نه چیز دگر به آن حضرت گوشت گوسفندی که آلوده به زهر بود، داد ولی در لحظه با اشراق نبوت، آن حضرت آگاهی یافت و دیگر از آن میل نفرمودند. و اگر هدف سایر پیامبرانند که بعضی از آنها با کینه توزان در جدال بودند و مصداق گفته شما حاصل می شود. این روش هم در بین عموم از مردم رایج است.
پ

لعن و نفرین در زیارت عاشورا

41
با سلام خدمت استاد موسوی. مدتی است سوالی به ذهن من می رسد از ... که در مورد خواندن زیارت عاشورا نقل شده زیاد شنیدم. از طرفی حضرت علی (ع) قاتل خود را بخشیدند هیچکس شک ندارد که یزیدیان بزرگترین جنایت تاریخ را مرتکب شدند. حکمت این که در زیارت عاشورا ما چندین قرن بعد از هلاکت یزیدیان چند بار به آنها لعنت می فرستیم چیست؟
مریم
تاریخ : ۰۸ اسفند ۱۳۸۶
ج
نام پاسخگو: فیلسوف متاله استاد موسوی
تاریخ پاسخ: ۱۴ اسفند ۱۳۸۶
و اما اینکه حضرت مولا علی(علیه الصلاه و السلام) آنگاه که بن ملجم را مخاطب ساختند و فرمودند من با تو چه کرده بودم؟ با این بیان نقش شکوه ولایت را بر او القاء نمودند و در همان زمان بود که به بازماندگانشان فرمودند: یا آل ابیطالب، ولی خون من شما هستید. اگر از ضربه بن ملجم به سلامت طی شد، می دانم با او چه کنم. و بیشترین توجه ام بر گذشت و عفو اوست. و اگر درگذشتم، او یک ضربه به من وارد نموده، شما هم اگر به قصاص راضی شدید، یک ضربه بزنید، نه کم، نه زیاد. در همین حال هم اگر از او بگذرید و عفوش نمایید، من هم از این عمل راضی خواهم بود. چرا؟ علی وزنه ای است بعد از حق، نیروهای گذشت و عفو در جسم و جان علی جریان دارند. عنایت حضرت در آن لحظه ای که توصیه به سوی عفو می نماید، به معظم بودن گذشت نگاه می کند. و گذشت را در حقیقت در حساس ترین لحظه های عمر به تجسم قرار داده است، نه به کینه ها و قصاصها. و اما امام حسین(ع) او هم وزنه ای است از عفو و گذشت باریتعالی چه عفوی از نثار خون خویش در عالم حاکم است؟! او با علم به اینکه در کربلا به شهادت خواهد رسید، به سویش رفت!! چنانیکه هرگاه ایجاب می نمود، این خبر را بر دگران وارد می ساخت. بالاترین گذشت حسین، آن بود که در آن لحظه آخر که همه جسم و جانش زیر رگبار نوک نیزه و خنجر به سوز و گدازند، باید به فکر این سوز و گداز باشد. در حالیکه یکبار هم نه به عنوان شکایت نه به عنوان حکایت، نامی از آن زجرها که بر اندام مقدسش وارد شده بود، ابراز نماید. بلکه بجای ابراز این سوز و گداز با محبوبش، به راز و سخن آمد. و این عبارت را با مقال و حال به حق ابراز داشت: «الهی رضا برضائک و تسلیم لامرک، یا غیاث المستغیثین» این یک مطلب. و مطلب دیگر، با آن همه تشنگی ها که بر جسم و جانش سایه افکندی، و توان را از او بردی یکبار هم از آن سوز و گداز تشنگی به شکایت نشد، بجایش فرمود: جان می دهم، یاران می دهم، راضی هستم، ذره ذره و توتیای دشمن گردم ولی در برابر از تو می خواهم از گنهکاران شیعیان ما درگذری. یعنی شهادت حسین در حقیقت اهرمی است برای بازماند زجر گنهکاران!! آیا ایثار و عفوی از این بالاتر می توان لحاظ نمود؟! ای شنونده، اینها را بنگر، نه به اعتراض سخن باش!! آری لعن بر یزید عاشقان حسین ابراز کردند، آنهایی که در سوز و گداز شهادت مولایشان حسین بن علی بی توان شدند برای آرامش درون شان کلمه لعن را ابراز نمودند. اگر در نیافتید، در خود و رابطه درونی خود با امام معصوم به تجدید نظر روید!!
پ

راه تبرئه از آلودگی ها

42
با سلام خدمت شما استاد گرامی. بسیار ممنون از این همه عنایت شما و تشکر فراوان از شما. باید اقرار نمود در این سایت مطالبی است که نظیر آن را در هیچ سایت دیگری ندیدم. ممنون از زحمات شما و خسته نباشید و علی یارتان باد. نمی دانم سوالی که می پرسم درست است یا نه؟ می دانم سوالم در شان سایت شما نیست، اما چون اینجا را مامنی یافتم که سرگردانی ها را نه با مطالب واهی بلکه با مطالبی مستدل و علمی نجات می دهد جسارت نمودم و سوالم را می پرسم. حال هرچه خودتان صلاح می دانید آن را انجام دهید. من مدتی است به آسیه همسر فرعون فکر می کنم. چرا؟ چون وضعیت مشابهی دارم. اگر در خانواده ای که عصمت مادر آن خانواده زیر سوال است(موضوعی که سالها و سالهاست مرا رنج می دهد) می توان به کمال رسید؟ البته آن مادر الان دیگر آن شیوه را ندارد. آیا نفس هایی که در این خانه کشیده می شود بر روحانیت انسان اثر گذار نیست؟ چه باید کرد؟ اگر بارها و بارها این حلاوت های روحانی در جان انسان ریخته شود، آیا ماندن در این محیط منع از رسیدن به آن حقیقت واقعی را نخواهد نمود. در محیط اجتماع، آیا قرار گرفتن در کنار کسانی که فکرشان و همشان اموری غیر از امور زیبایی است که در سایت شما به آن اشاره شده، انسان را از رسیدن به روحانیت و حلاوتی که در تک تک مقالات سایت شما موج می زند منع نخواهد نمود؟ مرا یاری نمایید. به که باید پناه برد در این دنیای وانفسا؟ به کدام مامن؟ به کدام دل؟ به کدام واقعیت؟ به کدام شاخه باید چنگ زد که آن شاخه آلوده نباشد؟ اگر جواب بدهید ممنون می شوم و اگر پاسخ نگویید باز هم ممنون می شوم که نوشته هایم را خواندید.
س.ی. حسینی
تاریخ : ۰۶ اسفند ۱۳۸۶
ج
نام پاسخگو: فیلسوف متاله استاد موسوی
تاریخ پاسخ: ۰۷ اسفند ۱۳۸۶
ما نمی دانیم شما که هستید ولی اول به خدا پناه ببرید، به خدای متعال که پناهگاه هر بی پناه هست. و اما مفهوم گفته های شما یا مثالی که زدید راجع به آسیه همسر فرعون، اینها یک جهت همت و کوشش را باید به همراه رونده این راه پیدا نمود. یعنی کسی که بخواهد از هر آلودگی و از هر زائد فساد، تبرئه گردد باید دو نیرو در او حاکم باشد: نیروی اول همت عینی یعنی جسم و جانش بکوشند که موفق در این مسیر بشوند. مرحله دوم با گذشت یا نابود نمودن خیلی از رویدادهای نازیبای زندگی است. اگر انسان در خانواده ای که همه مومن انند، همه پارسایند، در آن خانواده به پارسایی رود و شود، کار مشکلی را به اتمام نرسانیده. ولی اگر در محیطی که روش و رفتار آن محیط احیانا عالی از دید مذهب نباشد موفق و پیروز شود، بها خواهد داشت. پس شما بهایتان مادامی است که از نزدیکان اگر کسی در ناامنی مذهب به سر می برد، کاری با او نداشته باشید، جز بیان حقائق. و دیگر خود بکوشید تا از حادثه های ناامنی مذهب در امان بمانید. و هرآنگاه که از این گذر استفاده نمودید، و موفق شدید، شما هم همان مزیت آسیه ها را درک خواهید نمود. اینکه شما فرمودید چگونه می شود به هدف عالی رسید؟ این آسان است. چون پیدایش بشر در زندگی برای راستی و درستی است. نه برای کجی و ناهمواری است. می شود زیبایی ها را برنازیبایی های فکری، مذهبی و علمی ترجیح داد.
|<< << < ... 2  3  4  5  6  [7]  8  9  10  11  12  ... > >> >>|

سوالات خود را بپرسید

سایت اینترنتی فیلسوف متاله استاد سید علی موسوی پاسخگوی پرسشهای فلسفی، حکمی و عرفانی شما می باشد.

توجه: در مورد سوالهای احکام، جهت اطلاع از آخرین استفتائات با دفتر مرجع تقلید خود در تماس باشید.