پرسش و پاسخ | صفحه 11

"بسم الله الرحمن الرحیم" با سلام و عرض ادب و احترام خدمت استاد بزرگوار سید علی موسوی. استاد عزیزم اعتراف می کنم که من از نعمت زبان و قلم که خداوند به من اعطا نموده بهره خوبی نگرفته ام و زبان خوبی برای بیان حرفهایم و قلم خوبی برای نوشتن گفته هایم ندارم ولی با زبان دل آمده ام جایی که خانه ی یار است و شاید بتوانم چیزی بگویم. استاد عزیزم به سفارش مادر مرحومه ام که همیشه تاکید می کردند از قرآن جدا نشوید 5 سال پیش در دو هفته پایانی عمر مادرم با کلاس های شما آشنا شدم و یک سال پیش توفیق حضور در کلاس های صبح شما را یافتم. استاد بزرگوارم همیشه شما را مانند باغبانی دیدم که شبانه روز زحمت کشیدید و جوانی خود را صرف تلاش و کوشش وافر نمودید که باغهایی از علم و دانش آماده کنید که در سالیان سال علاقمندان و دوستداران به این باغها بیایند و از سایه و آرامش گلها و میوه های این باغ علمی گلهایی بچینند و بهره ببرند و از آب روان این باغ چشم ها را بشویند و حضرت اله را جور دیگر ببینند. برای سالگرد درسی هدیه ای و دستاوردی و گلی نداشتم و دستم خالی بود ولی از باغهای علم و دانش شما گلی چیدم و برایتان آوردم. امید به اینکه لبخند رضایتی در چهره تان ببینم. در اولین باغ مکاسب و واجب الوجود که وارد شدم این گلهای زیبا را دیدم: -سفری که در آن علم باشد اخلاق باشد و انسان سازی این عبادت است. همه اینها را بشنویم که ناب شویم تا نابها را به ما بدهند. -اولیا خدا باطنشون بهتر از ظاهرشون هست. علما ظاهر و باطنشان برابر است ولی حکیم ظاهر را داد و باطن را گرفت. -اگر کسی می خواهد با کسی یگانه شود وقتی در غضب است او را بشناسد. خالص بیرون آید و عقد دوستی ببندد وگرنه او را محرم اسرار خودش قرار ندهد. -کسیکه نیروی قوی دارد ولی بیکار بنشیند لهو است. عیب های دیگران را بگوید لهو است. عمر تلف کردن لهو است. -از حکیم مطلق جز خیر نشاید. -تمام شرهای عالم از ذات رحمت اله نیستند از غایتهایی هستند که خود انسان انتخاب می کند و شرها از غایت و میل هستند. -تشکر در برابر نعمت است. کسی که به کسی نعمت می دهد باید تشکر کند اگر شکر نکند به انتظار بلا باشد... استاد با اینهمه نعمت و هدیه چگونه می توانیم از شما تشکر کنیم؟ و چگونه از خدای خود تشکر کنیم؟ کدام زبان توانش را دارد؟ آیا جز به عمل راهی برای تشکر هست؟ -مولا علی بن ابیطالب(ع) می فرمایند: علم نهر است و حکمت بحر است. علما در کنار نهر هستند و حکما وسط بحر. -می فرمایید: در اینجا که هستید تمام عیب ها را از خود دور کنید. تا لذت درس را بفهمید. هرکسی آب می نوشد از درون خودش می نوشد ولی با درخواست. استاد عزیزم، باغبان مهربانیها، با تمام گلهای زیبا و بی مثالی که در باغ واجب الوجود و مکاسب ماند... •وارد باغ تفسیر سوره حج می شویم و چه زیبا باغی است اینجا چه باغی که از زیباییش قلبها توان دیدارش را ندارند و گویی می خواهند از جا کنده شوند آنقدر که به وجد می آیند. -یکی از علل حج آن است که اگر از خدا بخواهند خداوند به آنها جواب می دهد و توبه ایشان قبول می شود و هرچه مالی در راه داده اند به آنان بازگردانده می شود و از منفعت هایش این است که به خدا نزدیک می شوند. -دلی نرم و آرام و پرخشوع پیدا می کنند و قساوت ها را از او می گیرد و شفاف نفس می شود. علم عرفان شفاف نفس می کند فراموشی را از او رد می کند و لحظه ای از ذکر غافل نیست و امیدواری در او فراوان می شود و آرزوهای باطل را از او می برد و آمال و قرب یار را پیدا می کند. -از فواید این خانه آن است که او را به انجام حق مستمر می سازد، حق را به مقدار دائم ادا کند او بر حذر می دارد که پارا جز به حریم یار جای دیگر ننهد. -نفس همه‌اش رحمت است. -شر نفس دویی گزیدن است. -چه اهل شرق باشد چه غرب و چه اهل دریا چه خشکی این منافع را که به آنها خواهد داد و اگر نگرفتند لایق نیستند. -ما دلی خواهیم پذیرفت که راهی برای دگر نباشد.و ادب ما در آن است که از دوست به دوست نالیم این عین یگانگی است چون جز تو کسی را نداریم. -خداوند کعبه را پرچم اسلام قرار داد و اول رحمت به خانه کعبه است و رحمتها از ضلعی که علی(ع) زاده شده به همه دنیا و دلها فرو میریزد! -باید حنیف شویم... حنیف باشیم تا خود باشیم تا پاک باشیم تا غیر برود و حق باشد تا نامحرمان بروند و محرمان بمانند حنیف باش تا جز یار چهره ات را نبینند. -حنیف باش تا آنچه سهمت است بگیری تا اضطراب تورا نگیرد و ده ها اوج و موج دیگر در حنیف جمع هستند. چند شاخه گل بی همتا از باغ تفسیر سوره حج خدمتتان آوردم. دستم خالی و رویم سیاه است. •وارد باغ زیبای معاد می شویم. و به نظاره این گلهای زیبا می نشینیم. -معاد اصل مسلمی است که اگر ما هیچ برهانی نداشته باشیم همین فنای عالم خود برهان است براینکه معاد خواهد آمد. -خداوند فرموده اند: من الماء کل شیء حی: این کدام آب است؟ آبی که از قنات و چشمه بیرون می آید نیست کدام آب؟ آب دانش و معرفت حیاتی که بدن را از سکون به خیزش می آورد. -چون قرآن وحی است اصل است و آنکه غیر وحی است احتمالی است. -سه نوع ورع فرمودید: 1-ورع صالحین: اگر آبی را بخواهد بخورد یا حرفی را بزند یا جایی برود شهبناک است و یک ذره متهم شود نمیرود و نمیگوید. 2-ورع متقین: از غدای حلال هم پرهیز می کند و آنقدر بخورد که حیاتش به او بستگی دارد و نه هر چیزی را به انبان شکم بریزد و از پر خوردن حلال به حرام هم بیفتد. 3-ورع صدیقین:آنچه انجام می دهد اول خدا را ببیند و بس نه این طرف و نه آن طرف را. سخن می گوید یک علم است که انسان با صراحت می تواند جویای بهشت باشد علم عرفان به حق است و این شخص نگاهش خدایی است . •به باغ پر رمز و راز و پیچیده جسم وارد می شویم. استاد، ای باغبان مهر و صفا و علم و دانش، فرمودید: این گوهرهای عالی را جان کندیم دادیم چه عوض شد؟ فرمودید اگر استاد زنده یاد مرحوم الهی اعلی ا... مقامه یک هفته می گذشت میدید ما همان هستیم سر ما فریاد می زد که دارید کالای مرا حرام می کنید اینها چیست که هی می نویسید و نوشته ها را می اندازید آنجا؟ ... بقراط می گفت: اگر انسان 12 جلسه اخلاقی از او بگذرد و عوض نشود برود در طویله با حیوان زندگی کند! نگذارید عیب ها در درونتان لانه کند. نمی خواهم آدم پارسال یا دوماه پیش باشید باید هفته به هفته عوض شوید در اوج باشید باید درون شما صافی شده باشد که عالی رد شود آیا خدا را خوش می آید گفته های ذینون و ملاصدرا و مرا به بازی بگیرید؟! 7 یا 8 سال از دوران به درس آمدنتان میگذرد و همان هستید پس کو رافت و مهر و صفا و گذشت؟ حال بیایید از امروز یعنی از 2 مرداد 86 فرمودید بیایید پیمان ببندیم یک پیمان علمی و اخلاقی درست کنید که واقعا بکوشید که هم حضرت صدرا و هم ملامحسن فیض کاشانی از شما راضی و هم بقیه بزرگان و استاد گرامیمان از ما راضی باشند. استاد، برایمان آرزو نمودید و فرمودید شما را در اوجی ببینم که با مریم بنت عمران برابری کنید حالا با حضرت فاطمه(س) نه، ولی آن صفات مریم و خلق و خوی آسیه و رابعه را به خود بگیرید!... ای استاد عزیزم، در محضر حضرت اله اذعان میکنم که دستم خالی است و رویم سیاه و در توشه ام هیچ ندارم... با تشکر فراوان از شما خجسته نور

سلام خدمت حضرت استاد معظم و مریدان و شاگردانشان همراه سپاس فراوان جهت کار عظیم و بزرگی که انجام می دهید و به ما نیز این توفیق را عنایت می دارید که زیبایهای دین خود ر ابشناسیم و عاشقانه به آن نگاه کنیم بنده کمترین خداوندشاگرد یکی ازشاگردان شما می باشم که بوسیله ایشان باکلام و تفسیرهای جنابعالی آشنا شده ام و سایت شما را نیزخانم فاطمه گرفته ام از آنجاکه به تفسیرسوره های قرآن علاقه مندمی باشم می خواهم شرایط دریافت تفسیرهای متفاوت وکامل هچنین رساله هاواشراقیات حضرتعالی را بدانم تاروح خسته خودراباکلام عرفانی استادازسرگردانی نجات بخشم ضمناًنتوانستم میل جنابعالی را بخوانم چون ناخواناست وفونت به کاررفته را کامپیوترمن نتوانست بخواند قلباًازتوجه شما متشکرم شهربانوشعیری

با سلام استاد ارجمند می خواستم بدانم حکم دانشمندان و مخترعین و مولفین غیر مسلمان که باعث پیشرفت علم و تکنولوژی و رفاه بیشتر جهانیان شده اند چیست جایگاه ابدیشان چگونه خواهد بود? با تشکر.

با سلام استاد ارجمند بسیار مفتخریم از اینکه همشهری چون شما داریم یک دو بیتی از خیام هست که می خواستم نظر جنابعالی را در مورد آن بدانم با تشکر یزدان چو گل وجود ما می آراست،،، دانست ز فعل ما چه بر خواهد خواست،،،، بی حکمش نیست هر گناهی که مراست،،،پس سوختن قیامت از بهر چه خواست?!

با عرض سلام و تبریک به مناسبت ایام میلاد قطب دایره ی عالم امکان علی بن ابی طالب(ع)و روز معلم خدمت حضرت استاد سپاس می گذارم استادی را که همه ی وجودش و شیره ی هستی اش را برای احیای فلسفه ی متاله که ریشه ی نبوت و توحید است در جان شیفتگان راهش میریزد و سپاس مجدد از شما به خاطر اینکه عنایتی شد که با اجازه شما در این ایام مبارک لحظاتی از عمرمان را در حریم شما استاد والا مقام در کبودان کاشمر حضور داشته باشم. در این ایام عزیز حضرت حق را شاهد می گیریم که ما مانند پروانه ای هستیم که نالان به دور شمع در دورانیم که چیزی نصیبمان شود به مناسبت میلاد مولانا علی (ع) از بیانات و تحقیقات حضرت استاد مطالبی را برا ی شما انتخاب کردم. پیامبر(ص)درباره ی عظمت علی (ع) فرمودند یا علی تو مانند کعبه هستی و مردم چون زائران این کعبه. کعبه که نباید به دیدار زائر برود بر زائرین است که به دیدار کعبه بیایند. از حضرت استاد نهایت تشکر و سپاسگزاری رادارم که این مطالب زیبا را در اختیار ما قرار دادند.

بسمه تعالی در این ایام ضمن تبریک میلاد بانوی دو عالم فاطمه الزهرا س لحظه را لحظة مناسبی یافتم که از زحمات بی دریغ استاد دکتر سید علی موسوی سپاسی هر چند اندک با زبانی الکن داشته باشم. سخن را اینگونه آغاز می کنم که عجب دنیایی است که در آن محبت ها دروغ شده، عجب دنیایی است که در آن حقیقت های عالم که چیزی جز توحیداللهی، نبوت، ولایت و عصمت نیست رنگ باخته، عجب دنیایی است که در آن خودپرستی ها و صنم خود از همیشه محکم تر شده و رنگ به رنگ شدن ها در آن، لحظه به لحظه شده، عجب دنیایی است که در آن رنگ علم و حکمت، دعا و عبادت بی رنگ شده، عجب دنیایی است که در آن گوش ها کر شده و سبوح قدوس در و دیوار را نمی شنود و چشم ها نورش را باخته و جز رنگ عارضه ها دیگر چیزی نمی بیند. به راستی هیچ با خود فکر کردیم که اگر در عصر جاهلیت دخترکان معصوم خود را زنده به گور می کردند ما امروز چه چیز را زنده به گور می کنیم؟! ما امروز داریم حقیقت علم و گوهرهای عالم را، جان قرآن را، بیان امامان معصوممان را، فطرت الهی و توحیدی مان را و حتی ایمان واقعی به امام زمانمان را، به معاد و روز قیامت را در پس همه بت های منیت و تعین مان زنده به گور می کنیم. به راستی زنده به گور کردن زمانة ما بدتر و نازیبا تر است یا زمانِ.... هر چند که حضرت استاد موسوی بارها و بارها در درس ها فرمودند این دنیا نهایت خیر و رحمت از سوی حضرت حق است چون او کامل و زیباست جز زیبایی از او چیزی بروز نمی کند. این ما هستیم که با امیال باطل و شهوت ها ی نازیبایمان دیواره دنیا را تاریک کردیم و نمی توانیم نوای یاالله یاالله امام زمانمان را بشنویم و الا این دنیا نعمت و آلاء خداست و اگر چشمی، گوشی و دلی باشد به واقع همانگونه که حضرت زینب س فرمود همه رایتُ جمیلاً هست. و ما امروز با همة تاریکی ها و تعین ها و منیت ها و جهالت هایمان از خدا می خواهیم حالا که در این وانفسای دنیا در حریم حق، در حریم نبوت، ولایت و عصمت و در حریم استادی حکیم و فرزانه راهمان داده و راه را برایمان باز کرده، ذره ای انموذجی بتوانیم حق را ادا کنیم و از جهالت ها و باطل های درون خود هجرت کنیم. با نهایت سپاس و تشکر از تمامی زحمات و عنایت های محقق و فیلسوف متأله حضرت استاد موسوی.