noor ostad
besmelah
کاربرمهمان خوش آمدید عضویت
English

پرسش و پاسخ | صفحه 20

۱۰۱۶
پ

سپاس

115
«بسمه‌تعالی» داشتم با خودم فکر می‌کردم ای کاش در این عالم می‌رسید روزی که عظمت علم و صاحب علم را می‌دانستند، ای کاش می‌رسید روزی که به جای نمایش لفظ معلم عظمت و حقیقت بزرگان و حکما را به همگان عرضه می‌داشتند. این روزها وقتی در رسانة ملی که میلیون‌ها میلیون گوش و چشم با آن پر می‌شوند نگاه می‌کنیم مستندی می‌سازند و همة توجهات به آن ورزشکارانی است که به المپیک رفتند و به قول خودشان نُه ماه تمام در اردو بودند به دور از خانواده‌هایشان تا شاید با کسب مدال طلا افتخار‌آفرینی کنند آنجا با خود می‌گویم ای کاش بودند کسانی که بیایند و ببینند در همین گوشة‌ عالم که به ظاهر گوشة‌ عالم است هستند قهرمانانی که جان و جسم خود را به استاد و حکیم فرزانه و عارف وارسته سپردند و ماهها در کبودان، در سرزمین احیای عصمت و ولایت، در حضور استاد معظم حضرت استاد موسوی تلمذ کردند تا خود را بسازند و گوهر انسانیت را بیابند تا بدرقة کاروان زندگی‌شان عرفان به توحید، عرفان به نبوت، عرفان به ولایت، عرفان به عصمت باشد. تا فؤادشان را به حق تسلیم کنند و از ذره‌ذره‌های در و دیوار نوای عصمة‌الکبری‌فاطمه‌الزهرا(س) بشنوند و از قطرات آب ذکر علی مع الحق و الحق مع علی را بیابند. تا از نوای سبوح قدوس در سجدة استاد ذکر و ذُکر برگ درختان و حمد پرندگان را بشنوند و اکنون فریاد می‌زنیم ای عالم بدانید از قهرمان بالغ ترند و بزرگ‌ترند آنانی که هجرت کردند و خود را به فیلسوف و حکیم و عارف وارسته سپردند تا طبیب دل‌هایشان باشد. آری؛ ای کاش بودند کسانی که به تصویر بکشند این حقایق را و عظمت و بهای تهذیب نفس و سیر حکمی و عرفانی را که لمعان مدالش به جای فلز طلا، اخلاق، ایمان، خضوع، خشوع، انبساط درون،رضا، تسلیم و توکل است. ای کاش بودند کسانی که به تصویر بکشند که اگر ورزشکارانی وزنه‌های سنگین زدند، اگر ریاضت جسمی کشیدند تا جسمشان را قوی سازند، اگر از مربی‌شان نکاتی را در فنون ورزشی یاد گرفتند اما هستند برزگ قهرمانانی که در عرصة‌ سیروسلوک روحشان را، نفسشان را به اشراقات تربیت و تهذیب استاد سپردند تا از هوی‌ها و برجوش‌های درونشان دور شوند و تن و نفسشان را یگانه سازند. ای کاش بودند کسانی که به تصویر بکشند عظمت و بزرگواری بزرگان عالم علم و تشیع را که جسم و جانشان را نثار کردند تا با ناب علم فلسفه و حکمت و عرفان دل‌ها و قلوب تاریکمان را احیا کنند. آری هستند کسانی که نه تنها به دور از خانواده بلکه به دور از هر هیاهویی که درون را تاریک کند و انسان را غرق نگاه به خود و تعین مدال کند از شیرة جان محقق و فیلسوف متأله حضرت استاد موسوی ناب فلسفه و حکمت و عرفان را نوشیدند تا بتوانند حقیقت جلوة ولایت و نبوت و عصمت را در عالم زنده نگه دارند. آنچه داشتند و دارند را با جان به استاد عرضه کردند تا با عنایت‌های حکیمانة استاد به سیر تهذیب نفس روند و شهد حقایق عالم و انسانیت را تحفه راهشان کنند تا شاید روزی باشد که ارزش و بهای عالم علم و حقیقت سرّ آیات قرآن برملا شود. تا شاید روزی باشد که عالم بفهمد حقیقت «مرج البحرین یلتقیان» چیزی نیست به جز یگانه شدن دو دریای ولایت و عصمت، «یخرج منهما اللؤلؤ و المرجان» چیزی نیست جز نتیجه، ثمره و میوة دریای ولایت و عصمت وجود حسن(ع) و حسین(ع)‌. آری ماهها تلمذ کردند به دور از هر هیاهویی در فضایی که حقاً و انصافاً در و دیوارش نوای عصمت دارد تا با عنایت‌های محقق و فیلسوف متأله، حکیم فرزانه و عارف وارسته حضرت استاد موسوی به تعمیر باطن بپردازند و آزادگی در فکر بیابند تا بتوانند در عالم مثمر‌ثمر باشند و عقیده‌های مردم را بزایانند. و اکنون تنها می‌توانیم بگوییم عالم باید بداند که اگر قرار است به مدال طلا افتخار کنیم باید به آن مدالی افتخار‌آفرینی کنیم که ریشه‌اش با علم و حکمت و عرفان است و تلألؤش جانها را لمعان می‌دهد و دل‌ها را روشن می‌کند و به راستی که اگر هزاران هزار تقدیر و سپاس از استاد عظیم‌الشأن که تمام زندگیشان را گذاشتند تا با اسرار عالم علم و عرفان دل‌های مردة‌مان را زنده کنند و وزنة نابیت انسانیت را نثار راهمان کردند و رحمت بیکران را روز‌ی‌مان کردند داشته باشیم باز هم ذره‌ای حق این همه لطف و عنایتشان را حتی با لفظ نمی‌توانیم ادا کنیم. به راستی که اگر عالم می‌رسید به جایی که گنجینه علم و معرفت را بها و ارزش دهیم و از عظمت صاحبان علم در عالم بگوییم و اصل سپاس را بنا نهیم آنجا این خانة‌ ناسوتی امنیت، آرامش و زیبایی چون خانة ملکوتی برایمان پیدا می‌کرد. با نهایت سپاس و تشکر از محضر دانشمند معظم، محقق و فیلسوف متأله حضرت استاد موسوی
یکی از صحابه درسی از تهران
تاریخ : ۱۶ مرداد ۱۳۹۱
ج
نام پاسخگو: فیلسوف متاله استاد موسوی
تاریخ پاسخ: ۳۱ شهريور ۱۳۹۱
با سلام، متن ارسالی شما خدمت معظم له قرائت شد. موفق باشید.
پ

متفرقه

116
با سلام خدمت حضرت استاد گرانمایه و عرض ادب و احترام ، حدود 8 سالی است که از گناهانی توبه کرده ام و همیشه درد و داغ گناهانی که کرده ام به سختی اذیتم می کند و شرمسار از تمام کرده و نکرده ام هستم گرچه که همواره خداوند عنایات زیبایی در حقم کرده و یکی از این عنایات وارد کردن منی که به دنبال تحصیل در رشته زبان انگلیسی بودم به رشته علوم قرآن و حدیث بوده و حالا بعد این سالها با عنایت خدای رحمان و رحیم در این رشته در حال فارغ التحصیلی از مقطع ارشد هستم اما هیچ گاه درس های دانشگاه برای من قانع کننده نبوده و به نوعی خستگی و کسالت دچار شده ام از اینکه نتوانسته ام از بودن در این فضا استفاده کافی را ببرم البته فعالیت علمی و برخی برنامه های عملی و اخلاقی به همراهی یکی از اساتید بسیار فرزانه ام در دانشگاه و کلاس ها ی متفرقه ایشان خارج از دانشگاه همواره دلگرم کننده و امید بخش بوده و باعث ایجاد تغییرات زیادی در اعتقاد و ایمانم شده است اما همیشه احساس کرده ام برای اینکه انسان در مسیر رشد به هرجایی برسد و بتواند قدری از معارف قرآن را درک کند باید مورد عنایت خاصی از طرف خداوند باشد و من گرچه همیشه در سعی برای انس با قران بوده و تمام دردهایم را با قرآن در میان گذاشته و زیبایی های زیادی از عنایت و راهنمایی قرآن دیده ام اما همیشه در دلم به دنبال نظری خاص از خدای خودم هستم شاید اینطور عامیانه حرف زدن درست نباشد اما بگذارید به حساب کم ظرفیتی این جانب و خستگی من و ناامیدی از خودم که می دانم با این پای شکسته هزار سال دیگر هم نه کسب معرفتی کرده ام و نه...، آقا جان ،حضرت استاد بزرگوار گرچه تا بحال شاگردی شما را نکرده ام و تازه با این سایت آشنا شده ام اما از شما دراین ماه مبارک خواستار دعایی هستم برای اینکه دستگیرم شود در مسیر کسب معرفت. از شما خواستار دعایی هستم که کمک کارم بشود برای مطالعه کردن بیش از پیش، عبادت کردن بیش از پیش و بندگی کردن بیش از گذشته ام که بندگان در حیرت و سرگردانی چون من که قدر همتشان کم و ظرفیتشان اندک است همواره به دعای خوبانی چون شما که مورد عنایت پروردگار جهان هستید نیازمند هستیم. از شما خواهشمندم مرا به چشم دختر کوچکتان و بنده عذرخواه خدا نگاه کنید و به حرمت این شبهای نیمه ماه مبارک و به حرمت کریم اهل بیت و شبهای قدر پیش رو در درگاه خدای بصیر آن هنگام که شما را خلوتی با آن ذات یگانه مقتدر است در حق چون من بنده خسته دل و ناامید از خیر خود، دعایی بفرمایید که خدا به آبروی شما نظری سوی این حقیر بکند و از سر گناهان من بگذرد و دست مرا در این ماه با برکت بگیرد و به میهمانی خود راه بدهد . خواهشمندم نامه مرا در صورت امکان در سایت قرار ندهید و اگر زحمت پاسخی برای دلگرمی بنده کشیدید به آدرس میلم بفرستید.از زحمات همه شما خوبان کمال تشکر را دارم و همواره دعاگوی استاد بزرگوار و گرانمایه هستم. خداوند حافظ شما باشد. ان شاء الله .
منتظر از تهران
تاریخ : ۱۲ مرداد ۱۳۹۱
ج
نام پاسخگو: فیلسوف متاله استاد موسوی
تاریخ پاسخ: ۳۱ شهريور ۱۳۹۱
با سلام، پاسخ شما از طریق ایمیل به صورت یک فایل صوتی از گزیده مباحث درسی معظم له خدمتتان ارسال شد.
پ

سپاس

117
بسمه تعالی سخن از رب‌الأربابی است که مالک مُلک و ملکوت است و با رازقیتش رزق کریم روزی‌مان می‌نماید، سخن از اوست که کریم است و با هر حالی در خانه‌اش را بزنیم در را به رویمان می‌گشاید، سخن از اوست که غفور است و بی‌منت از همة بدی‌ها و عیب‌هایمان می‌گذرد آری؛ سخن از حضرت اله است که مسبب‌الاسباب است و با حکمتش چرخ دوار روزگار را به دَوَران می‌آورد. و گاهی در سکون، گاهی در حرکت جلوة جلواتش فؤادمان را پر نور می‌سازد. به راستی باید اینگونه بگوییم که هستند شخصیت‌ها و بزرگانی که به مقام آتنا رسیدند و زندگی‌شان گونة اله است و آنان از باغ ملکوت او به پرواز آمدند و در این کرة خاکی اقامت گزیدند تا با رازقیتشان روزی عرفان و حکمت نثارمان کنند و با کریمیتشان مائدة علم و فلسفه و حکمت را در لحظات روحانی و ربانی سحرگاهان بی‌دریغ به رویمان می‌گسترانند و با حکمتشان دل‌های بیمارمان را شفا و جان‌های مردة‌مان را زنده می‌گردانند. همان‌گونه که از بیان عارف من‌الله و الی‌الله صفرخان کبودر‌آهنگی بیان فرمودید که 360 هزار عالم را طی کردیم و در هر عالم جلوه‌ایی و تحفه‌ایی از سوی یار به ودیعت به ما ارزانی داشتند تا به عالم ناسوت آمدیم اما حیف و صد حیف که آمدیم اما غفلت و نسیان آن چنان حجاب دلمان شد که تمام آن لمعان‌ها و جلوات را از یاد بردیم و غرق ماده و خودی خود شدیم و دیگر انسان بودن و انسانیت ارزشش را در پس دیدةمان باخت اما در این مدتی که به سوی لجنة درستان هجرت کردیم در این سفر یادمان دادید که هر منزلی راز و رمز خاص خود را دارد و یافتیم عظمت انسان بودن و اشرف مخلوقات بودن همیشه هست فقط باید خود را به اشراق کلام یک حکیم و عارف وارسته بسپاریم تا با نَفَس مسیحائیش عظمت تحفة یار و فطرت اولمان را به ما برگرداند. استاد در درسِ شما مثل تازه سفرکرده‌ای هستیم که فکر می‌کردیم همه چیز می‌دانیم و همه چیز را در صندوقچة درونمان داریم اما وقتی آمدیم به حضورتان یافتیم آن داشته‌های تعین و خودی، آن داشته‌های متلون مکر و دروغ، آن داشته‌های ماده و رقم تنها پرزهایش وجودمان را تاریک ساخته بود و کلید گنجینة انسانیت‌مان را در بین همة آن کهنه‌های آلوده گم کرده بودیم آمدیم و دلمان را به شما سپردیم و شما در این مأمن هر روز صبحگاهان که به حریمتان وارد می‌شویم کالای فطرتمان و خمیرمایة انسایتمان را غبارروبی می‌کنید و نیز شهد عالم لاهوت، شهد عالم جبروت و ملکوت، شهد عالم توحید، شهد عالم عصمت، شهد عالم نبوت، شهد عالم ولایت را که ما مدت‌ها در بکارت و دست نخورده پنهانشان کرده بودیم به کاممان می‌چشانید و با اکسیر عصمت، نبوت و ولایت جانمان را عرفان می‌دهید و به واقع در این عالم ناسوتی هیچ جایی بِهتر از حضور در محضر حکیم و عارف وارسته، محقق و فیلسوف متأله برای مقیم شدن دلمان نیست. استاد به واقع اگر هزاران هزار بار فریاد «الحمدلله علی ما أنعم الله به علینا» سر دهیم باز هم حق این همه لطف و عنایتتان را ذره‌ای نمی‌توانیم ادا کنیم. استاد با جان جان از شما ممنونیم که مائده بیکران فلسفه و حکمت و اشراق لایتناهی آیات قرآن را می‌گسترانید تا در این ماه صیام روزة‌مان را در هنگام سحر با توحیداللهی و آفرینش عالم و نیز عرفان به معاد آغاز و در هنگام غروب با اشراق آیات مبارکة قرآن و تشعشع نبوت، ولایت و عصمت افطار ‌کنیم. با نهایت سپاس و تشکر بیکران از محضر محقق و فیلسوف متأله حضرت استاد موسوی
یکی از صحابه درسی از تهران
تاریخ : ۱۲ مرداد ۱۳۹۱
ج
نام پاسخگو: فیلسوف متاله استاد موسوی
تاریخ پاسخ: ۲۹ مرداد ۱۳۹۱
مطلب ارسالی شما خدمت معظم له قرائت شد، موفق باشید.
پ

سپاس

118
کی رفته‌ای زدل که تمنا کنم تورا*** کی بوده‌ای نهفته که پیدا کنم تو را

غیبت نکرده‌ای که شوم طالب حضور*** پنهان نگشته‌ای که هویدا کنم تو را

با صد هزار جلوه برون آمدی که من*** با صد هزار دیده تماشا کنم تو را
در این ایام متبرکه شعبانیه که هر روزش میلاد منجی عالم بشریت مولاناصاحب‌الزمان(عج) است ضمن عرض تبریک و تهنیت عرض سلام و ادب خدمت استاد فرزانه، حکیم و عارف وارسته حضرت استاد موسوی داریم که به راستی با شهد کلام و نوایتان منجی دل‌های تار و تیره‌مان هستید. هر چند ما در غفلت و جهل خود دست و پا می‌زنیم اما اقرار می‌کنیم که بار دیگر کرامت و عنایت شما شامل حالمان شد و قلبمان را به مهر و صفا غسل دادید و جلوه‌ای از جلوات ناب علم و عرفان را نثارمان نمودید و با تمام وجود از عنایت‌ها و الطاف شما ممنون و سپاسگذاریم. کاشکی خاک حریم حرمت می‌بودم*** می‌خرامیدی و من در قدمت می‌بودم بی‌غم عشق تو صد حیف زعمری که گذشت*** پیش از این کاش گرفتار غمت می‌بودم گر مرا حشمت کونین میسر می‌شد*** همچنان بنده خلیل و و حشمتت می‌بودم اکنون تنها اقرار می‌کنیم ما غرق نعمتیم و خوان گستردة نعمت پهن است و سحرگاهان لطافت و صفای جان استاد به گونه‌ای است که اگر گوش جانمان بشنود جان سخن حضرت دوست در پس کلام گوهربار و ناب استاد پنهان است و اگر دلی باشد دُردی درس تجلی نبوت و ولایت و عصمت است که وقتی بعد از درس از منزل خارج می‌شویم با نوای سبوح قدوس و الحمدلله رب العالمین پرندگان شهد و جلوه‌اش چندین برابر می‌شود. اکنون چیزی نداریم بگوییم جز اینکه:

ندارد یار من بر خود حجابی*** نه بر صورت نه بر زلفش نقابی

حجاب از بی‌صفایی دل ماست*** نباشد آسمانش را سحابی
با نهایت سپاس و تشکر فراوان از تمامی الطاف و عنایت‌های محقق و فیلسوف متأله استاد سید علی موسوی استاد؛ هر چند با این همه حجاب و خودی که نقاب وجودمان کردیم فرسنگ‌ها فرسنگ با لطافت و صفای دلتان در فاصله‌ایم اما از اینکه با همه بی‌صفایی‌مان سر این سفره راهمان دادید بسیار بسیار ممنون و سپاسگذار از تمامی عنایت‌هایتان هستیم.
یکی از صحابه درسی از تهران
تاریخ : ۱۹ تير ۱۳۹۱
ج
نام پاسخگو: فیلسوف متاله استاد موسوی
تاریخ پاسخ: ۲۵ تير ۱۳۹۱
مطلب ارسالی شما خدمت معظم له قرائت شد، موفق باشید.
پ

تبریک عید مبعث

119
سلام خدمت استاد و دانشمند گرامی عید بزرگ مبعث یگانه دوردانه عالم حضرت محمد(ص) را خدمت شما تبریک می گویم درا ین لحظات عزیز و روحانی خداوند را شکر می نمایم که مرا مرحمت فرمود تا به وسیله صحابه فاضله حضرتعالی که برکات خداوند همیشه شامل حالشان باشد با شما آشنا شوم و همیشه وامدار ایشانم. اولین بار با گرفتن دروسی از سوره مبارکه روم آغاز آشناییم با علوم شما عالی و بسیار عالی بود هم اکنون نیزبااشتیاقی وصف نشدنی همانند تشنه ای که یک هفته با تلمذ آنچه ازاستاد شنیده و در جزوه اش تکرارنموده عاشقتر و تشنه تر به کلاس می رود: آموختم از آیه 5سوره مبارکه روم اراده و خواستن از سوی انسان و کمک و یاری از سوی خداوند. انسان می کوشد برای مقدسترین کارهای علمی و اخلاقی را انجام دهد اما خودش به تنهایی نمی تواند و آن خداوند است که او را یاری و نصرت می دهد و هو العزیزالرحیم. آموختم شما استاد گرامی هدف اصلی حضرتعالی از آموزش دادن اخلاق"مذهب"وعلم می باشد.اصل را از جواب افلاطون به شاگردانش آموختیمان که سه چیز را در عالم اصل می داند:1-حقیقت 2-زیبایی 3-عدالت وازاین سه اصل افلاطون نتیجه گرفتید که تمام زندگی انسان را دگرگون می نماید: تمام انسانها از سهمی که ربطشان به آن است یعنی آنچه که سهمشان است بهره می گیرند نه کم و نه زیاد اگر کم بهره برسد مظلوم و اگر زیاد برسد ظالم نامیده می شود. استادگرامی همیشه در سلامتی باشید و از درگاه خداوند و با عنایت از رسول گرامی آرزوی طول عمر حضرتعالی را طالبم. همچنین عید بزرگ مبعث رسول گرامی را به معلمین گرامیمان که این همه قبول زحمت می نمایند که همیشه زحمتهایشان محسوس است و از شما و صحابه های محترمتان که هریک عمده دار مسؤلیتی هستند تا این چنین با حضرتعالی در تماس باشیم ممنونیم.از طرف بانوان ایوانکی شعیری
شعیری از ایوانکی
تاریخ : ۲۷ خرداد ۱۳۹۱
ج
نام پاسخگو: فیلسوف متاله استاد موسوی
تاریخ پاسخ: ۲۹ مرداد ۱۳۹۱
مطلب ارسالی شما خدمت معظم له قرائت شد، موفق باشید.
پ

ورود به سیر درسی معظم له

120
آدرس شما کجاست ؟
زند از کرمانشاه
تاریخ : ۲۶ خرداد ۱۳۹۱
ج
نام پاسخگو: فیلسوف متاله استاد موسوی
تاریخ پاسخ: ۲۸ خرداد ۱۳۹۱
با سلام خدمت شما در صورتی که درخواست ثبت نام در دوره‌های آموزش مجازی را دارید چه به صورت نوشتاری و یا به صورت فایل صوتی (در صورتی که مجهز به اینترنت پرسرعت هستید) پس از تکمیل فرم عضویت در سایت می‌توانید از دروس فلسفی و تفسیری معظم‌له بهره بگیرید. در صورتی که پرسشی فلسفی و علمی دارید می‌توانید با معرفی بیشتر خود اعلام بفرمایید ان شاء ا... پاسخگو خواهیم بود.
|<< << < ... 15  16  17  18  19  [20]  21  22  23  24  25  ... > >> >>|

سوالات خود را بپرسید

سایت اینترنتی فیلسوف متاله استاد سید علی موسوی پاسخگوی پرسشهای فلسفی، حکمی و عرفانی شما می باشد.

توجه: در مورد سوالهای احکام، جهت اطلاع از آخرین استفتائات با دفتر مرجع تقلید خود در تماس باشید.