noor ostad
besmelah
کاربرمهمان خوش آمدید عضویت
English

پرسش و پاسخ | صفحه 8

۲۱۶
۱۰۱۶
پ

سپاس

43
بسمه تعالی سخن از نیاز است و سیر کمال، گویند: آنچه در نیاز است همیشه هست و جاودانه. ما هم در این ایام مولانا و مقتدانا علی‌بن‌أبیطالب(علیه‌صلاةوالسلام) از خدا خواستیم همیشه درونمان را تشنه عطش و نیاز برای قرب استاد، برای کمال و علم قرار دهد اما نه هر علمی، علمی که در آن حکمت و فلسفه و عرفان موج بزند. استاد، شما در درس سوره نحل از مرد عربی سخن گفتید که تعصب جاهلیت درونش را پر کرده بود و جان دخترش را ستاند ما هم وقتی به خود نگاه می‌کنیم، می‌بینیم تعصب جاهلیت به شکل حسادت‌ها و کینه‌ها، به شکل خود مطرح کردن‌‌ها از درونمان سرک می‌کشد و حتی گاهی روی حق و حقیقت خاک می‌ریزیم و دفنش می‌کنیم تا بتوانیم خود را مطرح کنیم. و بعد استاد اینگونه فرمودید که آن مرد عرب آنقدر ضجه کرد، ناله کرد، خطایش را بیان کرد و طلب مغفرت نمود و آنجا بود که حضرت رسول(ص) از رحمت حق به بنده‌ها بشارتش دادند و با رحمة للعالمین بودنشان از حضرت حق طلب عفو برایش کردند و ما هم امروز به حریمتان معتکف شدیم تا اقرار کنیم که می‌دانیم در تعصب جاهلیتمان دست و پا می‌زنیم، می‌دانیم درونمان با رنگ حسادت و کینه متلون شده، می‌دانیم زینت درونمان به جای درخشش با لؤلؤ و مرجان‌های علم به دنبال درخشش برای مطرح کردن خود است. امروز آمدیم تا بگوییم استاد، می‌دانیم آن که باید باشیم نیستیم و حق شما و حق درس را ادا نمی‌کنیم اما آمدیم اقرار کنیم و بگوییم استاد خسته شدیم از بس از پشت دیواره حیوانیتمان سرک کشیدیم و خودمان را نگاه کردیم، خسته شدیم از بس خواستیم در پس میل‌های حیوانی‌‌مان خود را ارضا کنیم. آمدیم تا دستانمان را در دستانتان بسپاریم تا عقده‌های درونمان را جراحی کنید و از اسارت تعین نجاتمان دهید، آمدیم تا دستانمان را به شما بسپاریم تا از ساحل دریای علم به اوج و موج دریا بیاییم و عظمت و جلوه‌های سیر علم‌مان را ببینیم و بشناسیم. آمدیم تا بگوییم استاد در هر حال و هر شرایطی که باشیم به عنایت‌های شما نیاز داریم، به این علم نیاز داریم و فقیر این علمیم. آمدیم تا بگوییم استاد دل و جانمان افتخار می‌کنیم که خودمان را در این هیاهوی وانفسای دنیا به شما می‌سپاریم تا خود واقعی‌مان را نشانمان دهید و سیر هجرت را برایمان فراهم نمایید تا ضعف‌های درونمان قوت و قوت‌های بی‌اندازه درونمان ضعف شود و اکنون تنها می‌توانیم بگوییم استاد در حضور شما بودن و تلمذ در این مکتب درسی عین رحمت حق است و به راستی که در این روزگاران بشارتی از حضور در برابر یک استاد حکیم بالاتر نیست و نخواهد بود. استاد واقعاً از شما با جان جان ممنونیم که اگر بخواهیم انصاف داشته باشیم و مروت، به جرأت باید بگوییم این سیزده رجب زندگی‌مان به هیچ عنوان مانند سال قبل نیست و درست مانند موج‌های آب دریا که به شن‌های ساحل می‌زند تا ‌ساییده شوند، در حضور شما بودن هم برایمان چون موج آب دریاست که هر روز بیشتر قبل آنچه هستیم را می‌بینیم و می‌شناسیم. حتی گاهی از خودمان به وحشت می‌آییم اما بعد می‌گوییم خدا را شکر که در حضور استادی حکیم هستیم که با عنایت‌های حکیمانه‌اش با قرب و بعد‌هایش ما را به خود می‌آورد تا شاید از جرگه حیوانیت در آییم و بوی انسانیت به مشاممان برسد. تنها می‌توانیم بگوییم همانگونه که شما در درس سوره نبا فرمودید طبیعت برای بی‌نظمی‌ها و نامعقولی‌هایی که درونش دارد نیاز به قدرت و عنایت حضرت رب‌الأرباب دارد ما هم نیاز به تلمذ در برابر استادی حکیم داریم تا با عنایت‌هایش بی‌نظمی‌ها درونمان را منظم سازد و نامعقولی‌های درونمان را به تعادل آورد و تقرب به وادی مقدس را جلوه راهمان سازد. استاد با تمام وجودمان از زحمات و عنایت‌های شما ممنون و سپاسگذاریم.
یکی از صحابه درسی از تهران
تاریخ : ۱۸ خرداد ۱۳۹۱
ج
نام پاسخگو: فیلسوف متاله استاد موسوی
تاریخ پاسخ: ۲۵ خرداد ۱۳۹۱
با سلام متن ارسالی شما خدمت معظم له قرائت شد. موفق باشید.
پ

سپاس

44
بسمه تعالی سخن از نیاز است و سیر کمال، گویند: آنچه در نیاز است همیشه هست و جاودانه. ما هم در این ایام مولانا و مقتدانا علی‌بن‌أبیطالب(علیه‌صلاةوالسلام) از خدا خواستیم همیشه درونمان را تشنه عطش و نیاز برای قرب استاد، برای کمال و علم قرار دهد اما نه هر علمی، علمی که در آن حکمت و فلسفه و عرفان موج بزند. استاد، شما در درس سوره نحل از مرد عربی سخن گفتید که تعصب جاهلیت درونش را پر کرده بود و جان دخترش را ستاند ما هم وقتی به خود نگاه می‌کنیم، می‌بینیم تعصب جاهلیت به شکل حسادت‌ها و کینه‌ها، به شکل خود مطرح کردن‌‌ها از درونمان سرک می‌کشد و حتی گاهی روی حق و حقیقت خاک می‌ریزیم و دفنش می‌کنیم تا بتوانیم خود را مطرح کنیم. و بعد استاد اینگونه فرمودید که آن مرد عرب آنقدر ضجه کرد، ناله کرد، خطایش را بیان کرد و طلب مغفرت نمود و آنجا بود که حضرت رسول(ص) از رحمت حق به بنده‌ها بشارتش دادند و با رحمة للعالمین بودنشان از حضرت حق طلب عفو برایش کردند و ما هم امروز به حریمتان معتکف شدیم تا اقرار کنیم که می‌دانیم در تعصب جاهلیتمان دست و پا می‌زنیم، می‌دانیم درونمان با رنگ حسادت و کینه متلون شده، می‌دانیم زینت درونمان به جای درخشش با لؤلؤ و مرجان‌های علم به دنبال درخشش برای مطرح کردن خود است. امروز آمدیم تا بگوییم استاد، می‌دانیم آن که باید باشیم نیستیم و حق شما و حق درس را ادا نمی‌کنیم اما آمدیم اقرار کنیم و بگوییم استاد خسته شدیم از بس از پشت دیواره حیوانیتمان سرک کشیدیم و خودمان را نگاه کردیم، خسته شدیم از بس خواستیم در پس میل‌های حیوانی‌‌مان خود را ارضا کنیم. آمدیم تا دستانمان را در دستانتان بسپاریم تا عقده‌های درونمان را جراحی کنید و از اسارت تعین نجاتمان دهید، آمدیم تا دستانمان را به شما بسپاریم تا از ساحل دریای علم به اوج و موج دریا بیاییم و عظمت و جلوه‌های سیر علم‌مان را ببینیم و بشناسیم. آمدیم تا بگوییم استاد در هر حال و هر شرایطی که باشیم به عنایت‌های شما نیاز داریم، به این علم نیاز داریم و فقیر این علمیم. آمدیم تا بگوییم استاد دل و جانمان افتخار می‌کنیم که خودمان را در این هیاهوی وانفسای دنیا به شما می‌سپاریم تا خود واقعی‌مان را نشانمان دهید و سیر هجرت را برایمان فراهم نمایید تا ضعف‌های درونمان قوت و قوت‌های بی‌اندازه درونمان ضعف شود و اکنون تنها می‌توانیم بگوییم استاد در حضور شما بودن و تلمذ در این مکتب درسی عین رحمت حق است و به راستی که در این روزگاران بشارتی از حضور در برابر یک استاد حکیم بالاتر نیست و نخواهد بود. استاد واقعاً از شما با جان جان ممنونیم که اگر بخواهیم انصاف داشته باشیم و مروت، به جرأت باید بگوییم این سیزده رجب زندگی‌مان به هیچ عنوان مانند سال قبل نیست و درست مانند موج‌های آب دریا که به شن‌های ساحل می‌زند تا ‌ساییده شوند، در حضور شما بودن هم برایمان چون موج آب دریاست که هر روز بیشتر قبل آنچه هستیم را می‌بینیم و می‌شناسیم. حتی گاهی از خودمان به وحشت می‌آییم اما بعد می‌گوییم خدا را شکر که در حضور استادی حکیم هستیم که با عنایت‌های حکیمانه‌اش با قرب و بعد‌هایش ما را به خود می‌آورد تا شاید از جرگه حیوانیت در آییم و بوی انسانیت به مشاممان برسد. تنها می‌توانیم بگوییم همانگونه که شما در درس سوره نبا فرمودید طبیعت برای بی‌نظمی‌ها و نامعقولی‌هایی که درونش دارد نیاز به قدرت و عنایت حضرت رب‌الأرباب دارد ما هم نیاز به تلمذ در برابر استادی حکیم داریم تا با عنایت‌هایش بی‌نظمی‌ها درونمان را منظم سازد و نامعقولی‌های درونمان را به تعادل آورد و تقرب به وادی مقدس را جلوه راهمان سازد. استاد با تمام وجودمان از زحمات و عنایت‌های شما ممنون و سپاسگذاریم.
یکی از صحابه درسی از تهران
تاریخ : ۱۸ خرداد ۱۳۹۱
ج
نام پاسخگو: فیلسوف متاله استاد موسوی
تاریخ پاسخ: ۲۵ خرداد ۱۳۹۱
با سلام متن ارسالی شما خدمت معظم له قرائت شد. موفق باشید.
پ

سپاس

45
«بسمه تعالی» خدایا سال‌ها اشک ریختم و ناله کردم و درد دلم را به تو گفتم و تو عنایتی شامل حالم کردی عنایتی بس بزرگ، که تنها به بهانه به من دادی نه به بها! به من فهماندی در این عالم هستند بزرگانی، حکیمانی، عارفانی که زندگیشان با ما فرسنگ‌ها فاصله دارد، هستند کسانی که هر جا قدم می‌گذارند آنجا عین نور و مهر می‌شود، هستند کسانی که نَفَسشان، نگاهشان و حتی حرکت دستشان همه عین نور و رحمت است، هستند کسانی که نوایشان «علی مع الحق» است، هستند کسانی که پیمانشان با عصمة اللهی فاطمه(س) است، هستند کسانی که نوایشان ذکر «سبوح قدوس» است، هستند کسانی که آنچه می‌شنوند ذِکر و ذُکر ذرات عالم است. آری، ما که حتی فکر هم نمی‌کردیم در این روزگاران باشد چنین بزرگانی اما خانه‌ای را نشانمان دادید که صاحب‌خانه‌اش احمد(ص) است و علی(ع) و امضای ورودش با عنایت فاطمه(س) است، خانه‌ای را نشانمان دادید تا بدانیم اگر این اوتادالله نبودند مایری و مالایری به سیر و حرکت می‌آمدند و عالم بر هم می‌خورد. ما که فقط نامی از اهل‌بیت می‌شنیدیم اما عظمت اهل‌بیت فاطمه(س) را نشانمان دادید، در خانه‌ای را برایمان باز کردید که نَفَس‌های فرزند فاطمه(س) احیاگر آن است و به عاشقان این وادی شهد معرفت را می‌چشاند. ما که زندگی را در خور و خواب و شهوت می‌دیدیم و نهایت تنوع در زندگی سفرها و حضرهایی بود که داشتیم اما استاد به ما یاد دادند سفر و حضرهایمان باید به دریای درونمان باشد، باید موج درونمان را ببینیم و بشناسیم. باید کف روی آب را ببینیم و بشناسیم. یادمان دادید اول باید اهل وفای به عهد و پیمان شویم بعداً قدم برداریم، ما را به خانه‌ای هدایتمان کردید که هم بال همت و اراده در آن اصل است، هم بال توفیق و عنایت. خانه‌ای که فریاد استاد دلش از تحقیق و علم است، خانه‌ای که استادمان می‌فرمایند: باید محقق بار آیید باید زحمت بکشید، باید تلاش کنید علقه‌هایتان را بریزید، و همه همّتان در سیر علمی و تحقیق در علم باشد تا به کُریّت در علم برسید. خانه‌ای که فریاداستادش حفظ عصمت و گونه فاطمه(س) بودن است. خانه‌ای را نشانمان دادید که چون «بیت عتیق» است که در آن سخن از ناب علم، فلسفه، حکمت و عرفان است و سخن از احیای قلوب هست. خانه‌ای که با موج آزاد و آزادگی دریای پرتلاطم درونمان را آرام می‌کند و حجم‌های کاذبی که به خود بستیم از ما می‌زداید. یادمان دادید اگر این حجم‌های کاذب رفت همان مصداق حیات ابدی و واقعی در عالم هست! و به واقع انسان وقتی جسم و جانش را به این بیت عتیق می‌سپارد دیگر در برابر حادثه‌های زندگی و آنچه حاصل می‌شود به تزلزل نمی‌آید و مأمن درونش از تاریکی وسوسه‌ها در امان می‌ماند. و امروز به بهانه روز استاد، این روز را به حضرت استاد تبریک می‌گوییم و از محضرشان نهایت سپاس را داریم که البته باید بگوییم نه امروز روز استاد است بلکه هر لحظه از عمرمان روز استاد است چرا که استاد درونمان را به غوغا آوردند، درون خمود و خسته‌مان را به جبلان آوردند و روزنه امید و نور را بدرقه راهمان کردند و سیر زندگیمان را به سوی آنچه حق است هدایت کردند و می‌کنند. این است که اگر به واقع نگاه کنیم هر لحظه از عمرمان روز استاد است و هر لحظه از عمرمان را مدیون استادیم. و آنچه حق است این است که ناقص توان تعریف نمودن از کامل را ندارد. سخن از استاد معظمی که جوهره حکمتش، جوهره عرفانش قوی باشد کار مای ناقص که فرسنگ‌ها در فاصله‌ایم نیست و تنها دست و پا می‌زنیم تا شاید با چیدن این الفاظ کنار هم بتوانیم از استاد بزرگوارمان سپاس کنیم و الا زبان ما معرف این همه زحمت و عنایت‌های حضرت استاد نیست. و به واقع استاد که خود درونشان غنی از معرفت و گوهرهای الهی است و تمام همّ و اشتیاقشان هم بر این است که شاگردانشان را به گونه‌ای بسازند که در برد شوق باشند. و اقرار می‌کنیم چنانی که بیمار به درمان نیازمند است ما هم برای درمان کوری چشمِ میل و هوی درونمان، و خروج از عمی‌القلب بودنمان، و قرار گرفتن در سیر جمال و کمال نیاز به تلمذ و حضور در برابر استادی حکیم و عارفی وارسته داریم تا در دریای پر تلاطم زندگی جسم و جانمان را به او بسپریم. و دیگر تنها می‌توانیم بگوییم: درد جان را به جانان باید داد، که هر چه جانان دهد عین دواست و دارو! و اکنون که این فرصت روحانی و لقای معنوی را نصیبمان نمودید از همان سخن رابعه بهره می‌بریم که می‌گوید: شما باید از هر چیزی نعمت گرفتید سپاس آن نعمت را بگذارید و ما هم از این نعمت علم و کمالی و اخلاق و ایمان که محقق و فیلسوف متأله حضرت استاد موسوی بی‌دریغ به سینه‌مان می‌ریزند نهایت سپاس را داریم. با نهایت تشکر و سپاس از تمام الطاف و عنایت‌های حضرت استاد
یکی از صحابه درسی از تهران
تاریخ : ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۱
ج
نام پاسخگو: فیلسوف متاله استاد موسوی
تاریخ پاسخ: ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۱
با سلام، متن ارسالی شما خدمت معظم له قرائت شد. موفق باشید.
پ

سپاس

46
با سلام خدمت دانشمند معظم فیلسوف متاله دکتر سید علی موسوی و عرض تبریک به مناسبت فرارسیدن روز معلم خدمت استاد گرامی. استاد عزیز تفسیر سوره مبارکه روم از تحقیقات شما را هر هفته گوش می دهیم از اینکه عنایت شما شامل حال ما شده است متشکر و سپاسگزاریم. امیدوارم بتوانیم اندکی از حق این دروس شما را بجا آوریم.
سعید قلی‌پور از تهران
تاریخ : ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۱
ج
نام پاسخگو: فیلسوف متاله استاد موسوی
تاریخ پاسخ: ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۱
با سلام، متن ارسالی شما خدمت معظم له قرائت شد. موفق باشید.
پ

سپاس

47
باعرض سلام و ارادت وتبریک روز معلم خدمت استاد بزرگوار امیدوارام خداوند سلامتی و طول عمر به شما عنایت فرماید و به ما توفیق سپاسگذاری حق به خاطر وجود این نعمت عظیم و سپاس از شما استاد جان را عطا فرماید.
امیدی از تهران
تاریخ : ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۱
ج
نام پاسخگو: فیلسوف متاله استاد موسوی
تاریخ پاسخ: ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۱
با سلام، متن ارسالی شما خدمت معظم له قرائت شد. موفق باشید.
پ

سپاس

48
سلام سایت پر محتوایی است که در این فضای مجازی از این دست سایت ها کم است منتها بهتر بود برای سایت بخش جستجویی هم می گذاشتید که پیدا کردن مطالب آسان باشد یا حق
رحیمی
تاریخ : ۰۵ اردیبهشت ۱۳۹۱
ج
نام پاسخگو: فیلسوف متاله استاد موسوی
تاریخ پاسخ: ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۱
با سلام و سپاس از توجه شما ان شاء الله در صورت فراهم شدن شرائط انجام خواهد شد.
|<< << < ... 3  4  5  6  7  [8]  9  10  11  12  13  ... > >> >>|

سوالات خود را بپرسید

سایت اینترنتی فیلسوف متاله استاد سید علی موسوی پاسخگوی پرسشهای فلسفی، حکمی و عرفانی شما می باشد.

توجه: در مورد سوالهای احکام، جهت اطلاع از آخرین استفتائات با دفتر مرجع تقلید خود در تماس باشید.