سالنامه قرآن و برهان (شماره پنج)
در اواخر قرن نوزدهم میلادی جنبشی با عنوان فمینیسم، با شعار طرفداری از
حقوق زنان و اثبات برابری جنسیتی پدید آمد تا بهظاهر موجب برونرفت از
وضعیت فرودستی زنان در طول تاریخ و دستیابی به موقعیت برتر او شود؛ هدف
موردنظر فمینیستها آن است که باید جامعهای به وجود آورد که در آن
تفاوتگذاری بر اساس جنسیت جای خود را به تشابه و همسانی زن و مرد در تمام
فرصتها و نقشهای اجتماعی بدهد. جریانهای فکری مختلف تا امروز از منظر
خاص خود به حوزة حقوق زنان بهویژه اشتغال آنان ورود کردهاند. گروهی نسبت
به تساوی حقوق و نقشهای اجتماعی زنان و مردان رویکرد مثبت دارند و برخی با
در نظرگرفتن تفاوتهای جسمی و روانی زنان و مردان به پیامدهای منفی تساوی
حقوق آنان پرداختهاند؛ تغییر نقش زنان در خانواده و جامعه و تزریق آنان به
بازار کار بدون در نظر گرفتن ویژگیهای زنانه و تفاوتهای فطری و طبیعی
آنها با مردان یکی از مهمترین تحولات جنبش فمینیسم بوده است. در مقاله
حاضر که به روش توصیفی تحلیلی است تلاش شده تا ضمن مرور پژوهشهای علمی
انجام گرفته در این زمینه، آسیبها و پیامدهای منفی تساوی حقوق و نقشهای
اجتماعی زنان و مردان همچون تضعیف نقش زنانگی، فشار مضاعف بر زنان، افزایش
تعامل زن و مرد در محل کار، سست شدن بنیان خانواده و آسیبهای جبرانناپذیر
به فرزندان را مورد بحثوبررسی قرار دهد و در پایان با توجه به نتایج
آخرین پژوهشهای علمی در این زمینه و تطبیق آن با آموزههای دین اسلام،
راهکارهایی برای پیشگیری و یا کاهش آسیبهای اشتغال زنان از جمله حفظ حریم
شخصی، رعایت عفاف و حجاب، تفکیک محیطهای کاری و پرهیز از اختلاط با مردان
مطرح شده که رعایت این موارد علاوه بر حفظ سلامت جامعه و تحکیم بنیان
خانواده، موجب حفظ حرمت و علوّ مقام زن و آمادگی زنان برای دریافت هدایت و
الهام الهی میشود.