noor ostad
besmelah
کاربرمهمان خوش آمدید عضویت
English

مباهله

«بسمه تعالی»
خلاصة سخنرانی 26 محرم سال 1396ه.ش آیة 61 سورة مبارکة آل عمران

 فَمَنْ حَاجَّکَ فِیهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَکُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَکُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْکَاذِبِینَ

- مباهَله به معنی نفرین چهره به چهره است و اگر کسی در خانه اش از کسی بد بگوید و نفرین کند نام این مباهله نیست. حال آیا می توان پذیرفت پیغمبری که متصل به مقام قرب و مرکز رحمت است، رحمت را رها کند و به نفرت درآید؟ - حضرت اله در این آیة مباهله نحوة رفتار و برخورد عده ای از علمای نصاری با رسول الله(ص)را ارائه می دهد که جمعی از دانشمندان نجران به مسجدی که پیغمبر با جمعی از صحابه نشسته بودند و حالت روحانی داشتند با هیأتی مخصوص و لباس های مزین و پربها و بسیار بلند وارد شدند تا با پیامبر مذاکره نمایند که دینش را متوقف کند و آن ها عقیدة خویش را برقرار بدارند. همین که این ها نشستند زمان نماز فرا رسید و یکمرتبه با ناقوسی که داشتند شروع کردند به نواختن تا پیغمبر و صحابه را به خشم بیاورند، اما پیغمبر آرام به صحابه فرمودند: کارشان نگیرید، از اینکه ناقوسی در مسجد ما بزنند عظمت ما از بین نمی رود. - حضرت استاد می فرمایند: این عمل فقط برای پیغمبر و اهل بیت او نیست و خدا در منطق قرآن فقط نمی خواهد به پیغمبر راه را نشان بدهد. به ظاهر مخاطب پیغمبر است ولی در حقیقت مخاطب اصلی حضرت حق، امت و مردم هستند که می خواهد بفرماید: ای انسان اگر کسی حتی به مقدسات شما بی احترامی نمود فوراً به او پرخاش نکنید. اگر بلدید با منطق با او حرف بزنید، اگر هم بلد نیستید به آرامش دعوتش کنید، نه اینکه شما هم مانند او بی احترامی یا بی ادبی کنید. - امام معصوم فرمود: «قال المعصوم : حرامٌ علی شیعتنا أن یصیر فتنة علی ضعفاء اخوانهم» بر شیعیان ما آنقدر جدال علمی یا مذهبی لازم است که به فتنه نرسد یعنی با هم دشمن نشوند، اما اگر این جدال به فتنه رسید عمل حرام دارند انجام می دهند. - حضرت استاد می فرمایند: معاند هیچ گاه حق را قبول نمی کند. چرا؟ چون با او سنخیت ندارد. عنادها از عدم سنخیت هاست و علمای نجران هم چون با پیغمبر سنخیت نداشتند با هیچ منطقی تسلیم نشدند و بعضی گفته اند این جدال یک روز و بعضی گفته اند روزها طولانی شد و چون رسول اکرم مبنایشان بر آن بود که به کسی آزار نرسد، سرانجام قرار را بر ابتهال نهادند و فرمودند بیایید با من مباهله کنید. - معظم له: من هنوز در نفرین مانده ام که پیامبر و نفرین؟ این ها دو ضدّند، دو مأمن نابهنجارند. نبی هر چه هست رحمت است و نفرین هر چه هست خشم است و خشم با رحمت سازگار نیست. پس بهتر آن است که بگوییم از پیامبر نفرین نی، از امام معصوم و حتی از مقام عصمت الله الکبرای حضرت فاطمه(س) هم نفرین نی! زیرا اگر این ها منقلب گردند همة عالم حالت خویش را از دست می دهندو حتی اگر هدف این آیه را نفرین بگیریم، این نفرین خود یک وسیله ای بوده که آن هایی که جبهه برای دین و قرآن و اسلام گرفته بودند متوجه عظمت قرآن و اسلام گردند؛ این است که قرار بر مباهله شد ولی مباهله انجام نشد. - نتیجة آیه این است که مباهَله نردبانی بود که پیامبر می خواست با این وسیله عظمت حضرت علی(ع)و حضرت فاطمه(س)و حسنین(علیهما سلام)را نشان بدهد. پس انجام مباهَله فقط و فقط برای به اثبات رساندن عظمت این انوار پاک الهی بوده است. -اصلاً نفرین کردن جایز است و چرا بعضی از افراد نفرین می کنند؟ نفس نفرین مذموم است و تمام نفرین گرایان به فقر می افتند. آن هایی که نفرین می کنند چون ضعف در درونشان دارند و دلیل برای اقامه ندارند، با نفرین خود را آرام می کنند. اما دعا کردن محبت را ثابت می کند و به خود انسان برمی گردد. اصلاً خود لغت دعا به معنی التماس نمودن انسان از حبیب، از یار و محبوبش هست. - دعا کردن یعنی همیشه برای دگران نیکو خواستن، نه برای خودش. - در حدیثی آمده است «دعاء الوالدین علی الولد لایرد» دعای مادر و پدر برای فرزند محال است که رد گردد مگر حکمت اجازه ندهد؛ آن هم در دو موقع از زمان: 1- «عند الاذان» 2- «النصف من اللیل»

 منابع: از دروس تفسیری استاد موسوی، شامل سوره های آل عمران، انعام، عنکبوت، انفال.