noor ostad
besmelah
کاربرمهمان خوش آمدید عضویت
English

راست قامتان

بسمه تعالی

الحمد لله رب العالمین الصلاة والسلام على أشرف المرسلین سیدنا محمد وعلى آله الطیبین الطاهرین.
«الم نجعل الأرض مهادا و الجبال اوتادا» آیة 6 و 7 سورة نبأ

حمد و سپاس داریم حضرت واجب‌الوجود را که در این غوغای زمانه ما را در مسیر استادی دانشمند، محقق و فیلسوف و حکیمی قرار داد که لحظه‌لحظه‌های عمر خویش را در راه احیای دین و شناخت توحید، نبوت، ولایت و عصمت نثار کردند و خود سوختند تا دل‌های مردة ما را به نور توحید و نبوت و عصمت زنده‌ سازند باشد که به‌ قدر انگشتوانه‌ای از این اقیانوس بیکران علم و معرفت حضرت استاد دکتر سیدعلی موسوی بتوانیم در حد توان خویش خدمت شیفتگان این وادی فلسفی و  حکمی ارائه دهیم. 
مطالبی که خدمتتان ارائه می‌شود از سری تدریس و تحقیقات حضرت استاد از جلد اول اسفار، مبحث واجب و امکان، رساله جسم، رسائل تفسیری سورة هود، سورة روم و سورة نبأ.
ترجمة ظاهری آیه: آیا ما قرار ندادیم زمین را گهواره برای شما و کوه‌ها را میخ‌های استوار بر روی زمین تا زمین لوله نشود، تا زمین در قرار باشد و نابود نشود. 
می‌خواهیم ببینیم خاصیت کوه چیست که استقرار و آرامش زمین را به عهده دارد؟ در رسالة سورة هود حضرت استاد عبارتی را از بیان حکما آورده‌اند که: «قال بعض الحکماء علامة الذی استقامة ان یکون کالجبل». بعضی از حکما گویند از خصوصیات کوه این است که راست‌قامت است. حالا چرا راست‌قامتی را به کوه تشبیه کرده‌اند «لأن للجبل اربعة علامات» برای  اینکه در کوه چهار خصوصیت است. «احدها ان لا تذب الحرّ» یکی از آثار کوه آن است که هرچقدر حرارت سوزان آفتاب بر او بتابد آن را ذوب نمی‌کند و همچنان محکم و پابرجاست. پس تو ای انسان اگر دیدی عصمتت را شکوه دینت را می‌خواهند زیر سؤال ببرند باید مانند کوه در برابر حرارت کفر و عناد و بیان ضد حق ایستادگی کنی. هر کجا دیدی حق پایمال می‌شود دینت، نبوتت، ولایتت در خطر است باید مانند کوه در برابر آنان استوار باشی و حرف‌های بیهوده تو را ذوب نکند، باید چون کوه مقاوم و راست‌قامت باشی و از عقاید حقه‌ات دفاع کنی. 
«الثانی ان تجمده برودة» دیگر از خصوصیات کوه این است که هرچقدر هوا سرد باشد یخ نمی‌زند منجمد نمی‌شود گچ و دیوار و آسفالت در برابر برودت شدید یخ می زند اما کوه همچنان استوار و پابرجاست. تو ای انسا دینت را ایمانت را عقیده‌ات را محکم نگه دارد حتی اگر از نظر مالی در فقری یا در حادثه‌ای اما مبادا این سردی‌ها و ناملایمات زندگی غرقت کند افکارت را منجمد کند زیرا «المؤمن فی الحوادث کالجبل الراسخ» باید مؤمن چون کوه در حوادث راسخ و استوار و ثابت‌قدم باشد. تو باید مانند کوه سرافراز باشد. 
«الثالث لاتتحرک الریح» خصوصیت دیگر کوه این است که هرچقدر باد و طوفان سهمگین بیاید او از جا کنده نمی‌شود. او محکم و پابرجاست و این‌گونه حوادث او را به زانو نمی‌آورد. انسان هم باید آنقدر پایه‌های دینی‌اش، پایه‌های توحیدی‌اش معرفت و شناخت نبوتش، ولایت و عصمتش آنچنان قوی شده باشد که با وسوسه‌ها و شک‌های دیگران از میدان خارج نشود. 
«الرابع ان لا تذهب به میل» چهارمین خصوصیت کوه آن است که مستقیم است نه به سوی چپ میل دارد نه به سوی راست. ارزش انسان هم مادامی است که استوار و محکم باشد و با هر وزش بادی به سمت و سویی میل پیدا نکند. پس چنانی که نظر حکما بیان شد از خصوصیات کوه استوار بودن و راست‌قامت بودن است که توانسته نه‌تنها در برابر حوادث خودش را حفظ کند بلکه باعث استقرار و آرامش زمین شده است پس تو ای انسان باید راست‌قامتی را از کوه بیاموزی، سربلند باشی، حادثه‌ها و رنج‌های روزگار تو را از پا در نیاورد و بدانیم برای چه رسالتی به این عالم آمدیم تا مصداق «و الجبال اوتادا» باشیم. 
چه کسانی راست قامتند؟  
حضرت استاد در رساله واجب‌الوجود بارقة 14ص1315 و رساله آل عمران ص130 می‌فرمایند: راسخین همان راست‌قامتان‌اند. حالا ما ببینیم معنی راسخ یعنی چه؟ راسخ به معنی استوار، ثابت، پایدار. راسخین آن‌هایی که علوم نبوت و ولایت و عصمت را دارا هستند و هیچ لرزش و تزلزلی در آن‌ها نیست. راسخون در علم آن‌هایی که در یافتن علم ثابت‌اند، در یافتن استوار و پابرجا هستند. راسخون کسانی هستند که جان آیات قرآن را می‌شکافند و حقائق اولیة مذهب را اثبات می‌کنند. اصلاً خود «رَسَخَ» به معنی فروبردن یا فرورفتن در چیزی هست. مثلاً انسان وقتی در کنار دریاست یا اندکی به درون آب می‌رود اطلاق راسخ بر او نمی‌شود اما وقتی کاملاً در آب فرو می‌رود و پنهان می‌شود می‌گویند در آب رسوخ کرده و انسان عالم که در علم قرآن راسخ است؛ یعنی او نه‌تنها قاری آیات و الفاظ قرآن کریم می‌باشد بلکه آیه را می‌شکافد و چون غواصی به اقیانوس بی‌کران آیات و کلام خدا غواصی می‌کند و به جان آیات راه یافته و دیگر اینکه فلسفه تأله را به‌واقع فراگرفته است. 
فیلسوف متأله حضرت استاد موسوی می‌فرمایند: مصداق واقعی راسخ پیامبران و امامان معصوم‌اند. این بزرگواران هستند که علمشان ثابت و پایدار و موجب تعادل عالم‌اند و مصداق واقعی و الجبال اوتادا هستند. استاد در تحقیقشان می‌فرمایند: حالا این انسان چه مراحلی را باید طی کند تا به مقامی برسد که بتواند در علم و عقیده‌اش ثابت و استوار و چون کوه محکم باشد و جزو راسخین قرار گیرد؟ 
در پاسخ معظم‌له می‌فرمایند: اگر به سراغ جهان ماده رود به جهان حس و اندازه برود این جهان که در تزلزل است امروز هست و فردا نیست. این جهان امروز بر وفق مراد توست و فردا رو به سوی دیگری دارد چون سراسر ای جهان در ترکیب است و ترکیب‌ها در نقص‌اند خودشان فقیرند و چیزی که خودش فقیر است چگونه می‌تواند دیگری را غنی کند پس باید به سوی جهان ثبات‌ها و اراده‌های محکم برود. استاد می‌فرمایند: تمام خوابیده‌های عالم بی‌اراده‌اند چرا که اگر اراده ضعیف باشد تا یک حادثه ببیند به قل‌قل می افتد و چرا چرا می‌گوید ولی اگر اراده قوی باشد و اگر از درون با توحید ناب پر شده باشند و اگر در جذبة یار قرار گرفته باشد هرچقدر حرارت ببیند نه تنها متزلزل نمی‌شود بلکه در کورة حرارت پخته‌تر و کامل‌تر می‌شود یعنی ثابت‌قدم و استوار می‌شود. حضرت استاد مثال می‌زنند به شخصیت‌های والامقامی که چگونه با ارادة قوی تحمل رنج و سختی‌ها را کردند و جزو راسخین در علم قرار گرفتند و مصداق آیة «والجبال اوتادا» قرار گرفتند. به عنوان مثال از شخصیت والا مقامی چون شیخ انصاری(اعلی‌الله مقامه) نام می‌برند که ایشان در محلی کم‌جمعیت و کم‌توجه به علم و کمال به سر می‌بردند ولی عطش درونی ایشان باعث شد که برای رسیدن به علم دین و رسیدن به کمال رنج‌های سفر را بر خود هموار نمودند در حالی‌که مادر دلسوزی به نام «آغا» داشتند و مادرشان در ابتدا مانع رفتن ایشان به سفر بودند ولی ایشان با بیانی عارفانه مادر را قانع نمودند و از دذفول به سوی بروجرد رهسپار شدند تا در بروجرد که محکمة علم و دانش آن زمان محسوب می‌شد خدمت شیخ اسدالله بروجردی(اعلی‌الله مقامه) که بهترین عالمان آن زمان بودند تلمذ کنند. ایشان با عشق و ارادة قوی که داشتند در مسیر راه با سرمای زمستان و بارش برف و باران به فرقشان و با بیماری‌های جسمی و روانی پنجه نرم نمودند تا پس از چندین ماه به محل موعود رسیده و در محضر آن استاد فرزانه با گذرانیدن مراحل علمی و عبور از این حادثه‌ها به مقام رفیع عالی علمی اصولی و فقهی راه یافتند ولی به جهت آنکه در فلسفه به آستان ثامن‌الائمه علی‌بن موسی الرضا(ع) شرفیاب شدند و طی مقدماتی دریافتند فیلسوفی وارسته به نام حاج‌ ملاهادی سبزواری(اعلی الله مقامه) در آستان حضرت رضا(ع) حضور دارند. طی مقدماتی به حضور ایشان رسیده و در عینی که زعامت حوزة علمیة نجف را برعهده داشتند سه سال تمام با حادثه‌ها و رنج‌های زندگی شب و روز در حضور آن استاد وارسته و حکیم متأله به یافتن علم و فلسفه و حکمت پرداختند. 
پس اولیاء‌الله و اوتادالله میخ‌های روی زمین شدند و تمام این شخصیت ها و بزرگواران با عشقی که به نبوت و ولایت داشتند توانستند از حادثه‌ها عبور کنند و مصداق آیة «والجبال اوتادا» قرار گرفتند. 
فیلسوف متأله حضرت استاد موسوی می‌فرمایند: چندین منابع را مورد بررسی قرار دادم حتی به منابع اهل سنت رجوع کردم دیدم در مورد آیة «والجبال اوتادا» می‌فرمایند: چنانی که کوه‌ها راست‌قامت‌اند و عامل ثبات و استقرار زمین‌اند نبوت و ولایت و عصمت هم عامل ثبات و استقرار زمین‌اند که در حدیثی می‌فرمایند اگر امامان معصوم که حجت‌های روی زمین‌اند نبودند زمین اهلش را می‌بلعید. همچنین حدیث «یمسک السماء ان تقع علی الارض الا باذنه  الا بارادته و مشیته» 
بیان شده است که روزی رسول‌الله(ص) در مجلسی نشسته بودند فرمودند: اینکه آسمان ثابت است و بر زمین فرو نمی‌افتد و زمین در تعادل است و اهلش را نمی‌بلعد به‌واسطة وجود قطب دائره امکان ولایت علی‌بن ابیطالب(ع) و فرزندانشان تا مولانا حجت‌بن الحسن(ارواح العالمین له الفداء) هدف از مشیت وجود قدیس معصومین علیهم السلام است یعنی عنایت معصومین است که آسمان و زمین و عالم را حفظ می‌کند.
سپس حضرت فرمودند: ای مردم، کسی که امامان معصوم یا یکی از ایشان را انکار کند گویا مرا انکار کرده اما ببینید چه کردند با فرزندان رسول خدا...
ایام ایام حزن آل‌الله است. وقتی حضرت زینب همراه اسرا از کربلا به کوفه رفتند عبیدالله فرماندار کوفه حضرت زینب(س) و جمعی از اسرا را دستور داد به دربارش ببرند. او می‌خواست قدرتش را به رخ زینب(س) بکشد. گفت: «یا بنت علی‌بن ابیطالب ما رأیت شجعان ابطالنا» ای دختر علی، چگونه دیدی شجاعت لشکریان ما را؟ دیدی با چه شجاعتی کسان شما را به شهادت رساندند؟! 
در اینجا آیا باید حضرت زینب(س) با صدای بلند ناله و شیون کنند یا دست به شکوه و شکایت بردارند؟ در اینجاست که معنی «والجبال اوتادا» محقق می‌شود که اگر استقامت و پایداری حضرت زینب(س) نبود قیام عاشورا به گوش جهانیان نمی‌رسید. 
حضرت زینب در جواب فرمودند: «و ما رأیت الا جمیلا» یا عبیدالله من آنچه در کربلا دیدم زیبا دیدم. پر عظمت و پرجلال دیدم  و ادامه می‌دهند: اینان قومی بودند که خداوند شهادت را برایشان رقم زده بود پس به سوی قتل‌گاه خویش شتافتند اما بدان به‌زودی حضرت حق تو را و آنان را در محکمه عدلش جمع می‌کند و در آنجا به داوری می نشیند ولی ای ابن زیاد بدان موقفی گران و محکمه‌ای سنگین پیش روی توست بکوش برای آن روز پاسخی تدارک کنی و تو چه پاسخی در مقابل جدمان رسول‌الله(ص) خواهی داشت؟  
ببین که در آن روز شکست و پیروزی از آنِ کیست؟ 
«لاحول ولاقوة الا بالله العلی العظیم»