جلوه های یار تا ابد ماندنی اند، لاتکرار فی التجلی
«بسمه تعالی»
جلوه های یار تا ابد ماندنی اند، لاتکرار فی التجلی
یکی دیگر از مباحثی که در امر معاد در متن جلد 9 اسفار ملاصدرا مطرح است، مفید و پرفایده هم برای محققان و هم مذهبیون و جامعه شناسان و همروان کاوان است
حضرت صدرا بحث معاد را نباید از یک انسان 30 ساله، 40 ساله، یا 50 ساله مطرح نماییم، بلکه باید به ماده اولش برگردیم. یعنی معاد که میخواهد تجسم یابد، باید نطفة اول، علقة اول، مضغة اول، استخوانبندی اول، قبل از حلول روح و بعد از حلول روح (طبق بیان قرآن کریم در سورة مبارکة مؤمنون از آیه 11 الی 16) بررسی گردد. یعنی وقتی که میخواهیم از بازگشت انسان بحث کنیم، باید از همان ماده اول بحثمان را شروع کنیم نه از وسط کار.
صورت آن گاه میتواند چهره پیدا کند که از ماده مستعد گردد. یعنی تا ماده اولیه که در اصطلاح علمی نامش "اسپرم" و در اصطلاح متن قرآن نامش "نطفه" است، نابود نشود، صورت بعدی بروز نمیکند. تا اسپرم خودش را گم نکند، آن انجماد خونها که در متن مذهب نامش "علقه" است، بروز نمیکند. برای روشن شدن بیشتر باید این گونه گفت: صورتهایی که نابود میشوند در معاد کجایند؟! این پیکرة اشکالی است که مستشکلین وارد و حضرت صدرا در با شیوهای خاص مطرح نمودهاند اما به هر علت به جواب اشکال نپرداختهاند چرا؟ ما ندانیم.
محقق و فیلسوف متأله حضرت استاد موسوی برای تثبیت معاد و رستاخیز در پیکرة هر انسان یک رشته زلال زلال زلالی را میبینیم در همة این مراحل سرک میکشد، یعنی هم در اسپرم و هم در صور بعدی -تا انسان شدن- و آن رشته زلال که موجب ایجاد یک اندام، یک پیکر، و یک چهره میشوند، ابداً عوض نمیشوند، هستند اما در کجایند؟ در جای خود هستند. هیچگاه عوض نمیشوند هر چند صورتها عوض گردند.گو اینکه مستشکل بر آن است که اتمهای تن کم شدند ولی با این بیان گفته شده چیزی کم نگشته، جایش عوض شده. و برای این که جواب اشکال درست مفهوم شود باید گفت: روز معاد و رستاخیز تمامی عارضههای عوض شده که به امانت در جهان پراکنده بودند به عین ذات اولیه رجعت مینمایند، زیرا در هستی اولیه که نظر بر آن است به حال خود هستند، و عارضهها عوض میشوند به این قانون تثبیت است:
«لا تکرار فی التجلی»
جلوههای یار تا ابد ماندنی است. یعنی چون روز معاد شود، نحوه فیض خورشید عوض میشود، دریاها خشکیده میشوند، کوهها مانند پشم زدهشده میشوند، جهان غربالی میشود، هم اسپرم اول و هم صورتهای بعدی و هم اتمهای به عقیده مستشکل گم شده، پیدا میشود. اینها که در جهان پراکندهاند، -چنانی که گفته شد- به هستة مرکزی خود که نمود آن و نشانة آن و هستی آن، چهره انسان است، به اصل پیکر هر انسان مشخص رجعت مینمایند. به دیگر عبارت طبق آیههای قرآن کریم:
«و لتجزی کل نفس بما کسبت» تا هر انسان پاداش آنچه انجام میدهد را ببیند.
منبع: از سلسله مباحث تحقیقی فیلسوف متاله استاد سید علی موسوی
نظر کاربران
0