noor ostad
besmelah
کاربرمهمان خوش آمدید عضویت
English

بررسی نظریات علمی «فرِدریش نیچه» (3)

بسمه تعالی

بررسی نظریات علمی «فرِدریش نیچه» (3)

آنچه خدمتتان تقدیم می‌کنیم سومین مقاله از گزیده‌مطالب تحقیقی حاصل سخنرانی معظم‌له ذیل سورة مبارکة هود پیرامون سیر زندگی و علمی «فردریش نیچه» از فلاسفة قرن نوزدهم میلادی است. پیرو مقالة پیشین راجع به اصل قدرت از دیدگاه نیچه گفتیم او معتقد است: نباید در جهان انسان ضعیف وجود داشته باشد! ضعیف ننگ خلقت است و عظمت حضرت حق را با ضعف و فقر جسمی خود نادیده می‌انگارد. حال می‌خواهیم بدانیم آیا چنین نظری از دیدگاه دین، فلسفه و اخلاق صحیح است؟
باید دانست اکثر کسانی که وجود ضعیف را نمی‌پذیرند قائل‌اند بر اینکه انسان ضعیف چون قارچ‌ است که شکل دارد اما در زمین نوعی مزاحم به‌شمار می‌رود.
نخست بگوییم دیدگاه قرآن رد کردن صددرصد فقرا نیست! اگر کسی به‌ظاهر ضعیف بود مورد نکوهش نخواهد بود.
استاد معظم می‌فرمایند: ما مفهوم کلی فقر یا ضعف را میپذیریم ولی باید تحلیل کرد این ضعف از کجا پیدا میشود؟ آیا ضعیف و بینوا خود موجب ضعف خود شده و باید مورد نکوهش قرار بگیرد یا تمام عوامل با او همراه شد اما به‌ظاهر به جایی نرسید زیرا حکمت و فلسفة حیات او بر این حالت استوار است؟ اگر از خود من نظر بخواهید ضعفی را که بر پایه سهل‌انگاری، گمراهی و بیدانشی باشد نمی‌پذیرم؛ ضعفی را میپذیریم که صاحب آن سهلانگار نباشد و بی‌جهت زمان و عمر خویش را در بیدانشی طی نکرده باشد
در ادامة مطلب میخواهیم بدانیم مصداق لغت «ضعف» چیست و ضعیف به چه کسی گفته میشود؟ معظم‌له در تفاوت انسان «تُضعف» و «ضعیف» می‌فرمایند: «تُضعف» مقدس و قابل احترام است اما «ضعیف» در برابر ضعفش مسئول است. چنان‌که در حدیثی از علی‌بن ابیطالب(ع) و رسول اکرم(ص) بر رد ضعیفان در اجتماع آمده است که سه بار فرمودند: «ملعونُ ملعونٌ معلونٌ من ألقی کلّه علی الناس» (بحار الانوار، ج 74، ص140) فرمودند: «به لعنت خداوند گرفتار گردند آن مردمی که کلّ بر اجتماع‌اند و کسب و شغلی انتخاب نکردهاند».
استاد در ادامة تحقیق پیرامون لغت «ضعیف» با نگاهی محققانه به آیة پنجم از سورة قصص «وَنُرِیدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ» میفرمایند: در این آیه تضعف به فردی گفته می‌شود که تمکّن، ثروت و نیروهای فعّاله دارد اما کسی پیدا میشود و همة استعدادهای او را سرکوب میکند و با زور و جبر ثروت او را به تاراج می‌‌برد در حالی‌که او هم حقّ اعتراض ندارد؛ پس این درواقع ضعیف نیست، دیگری او را تُضعف‌اش نمود. مانند فرزندی که از مادر متولد شده و ثروت فراوانی دارد و کسی به نام دایه ثروت او را میبلعد و نام خودش را هم دایة مهربانتر از مادر گذاشته است. چنین شخصی «تضعف» نامیده می‌شود. پس تضعف امری مقدّس است زیرا فرد، مظلوم واقع میشود و مظلوم هم در دین اسلام مقدّس است. اما «ضعیف» آن کسی است که راه برایش باز است اما به‌جای قرارگرفتن در مسیر از بیراهه می‌‌رود و همین بیراهه رفتن او را به پرتگاه می‌کشاند. حال ببینیم آیا نزد حق و حکما، فلاسفه و عرفا چنین فردی ارزش دارد؟
پاسخ منفی است، او باید آنقدر هشیار باشد که به کسی اجازه ندهد که مانع بسته شدن قفل در کمال و حقیقت به رویش شود. پس انسان ضعیف مسئول است و در نزد خدا حقی ندارد و در نزد خلق نیز مهجور و در برابر نعم خالق مسئول است. این را هم بدانیم که اکثر گدایان عالم با ارائة تظاهر خود به فقر در حقیقت نعوذبا... به خداوند توهین می‌کنند و با عمل زشت خود آن پانزده میلیارد سلولی را که خداوند در جمجمة آن‌ها به امانت قرار داده است نادیده می‌گیرند.
از وجهی دیگر می‌توان گفت که مصداق «ضعیف» شخصی است که پی کاری نرود و به بطالت زمانش را طی کند. اما «فقیر» آن است ‌که پی کار برود ولی آن کار برایش سودی ندهد و به جایی نرسد. در این صورت او ضعیف نیست بلکه فقیر و نیازمند است و این نیازمندی مقدس است و حق سرزنش کردن او را هم ندارند اما «مستضعف» کسی است که حق و سهمش را به او ندهند و چون او در گرفتن حقش ناتوان است عنوان مستضعف به او داده‌اند. پس منظور از بیان آقای نیچه که گفت: «ضعیف را باید پایمالش کرد» باید دید هدف او از انسان ضعیف چیست؟ آیا ضعیف شامل شخص فقیر یا مستضعف است؟ بدانید انسان فقیر در منطق قرآن عزیز و گرامی است. اما اگر تعبیر نیچه از ضعیف انسانی است که با عدم انجام کار، خویش را به تیرهبختی افکند و عمرش را به بیهودگی طی کند نظر او پذیرفتنی است. و اما اگر هدف نیچه از لغت ضعیف مستضعف است، آن هم بسیار عزیز است چون در متن قرآن پیرامون او به عظمت یاد شده. همان‌گونه که بیان شد خداوند در آیة پنجم از سورة قصص می‌‌فرماید: «و َنُرِیدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ»
ما مستضعفین را یاری خواهیم داد و حتی آن‌ها را وارثان روی زمین قرار می‌دهیم. پس انسان ضعیف‌‌ صددرصد منفور ولی انسان تضعف‌‌ صددرصد مقبول و قابل‌احترام است.

نظر کاربران

0
دیدگاه شما