آنگاه که اشراق نفس، رهای از غبار تن و جسم گردد
«بسمه تعالی»
آنگاه که اشراق نفس، رهای از غبار تن و جسم گردد
توجه داشته باشید مباحثی یا سخنانی پیرامون مبانی معاد را در اختیار نهادیم و اینک به بحثی که خود بسیار عمیق است عنایت بفرمایید:
این مبانی درصفحه 192 سطر 4 جلد 9 اسفار درخشان است.
واعلم ان النفس مادامت متعلقة بالبدن»
آن گاه که نفس اشراقات خویش را بر تن روا میدارد، یعنی در جهان ناسوت یا جهان کون و فساد یا جهان بود و نبود یعنی در این دنیای زندگی نیروهای درونی تن با هم مغایر می شوند همانند احساس و تخیل و سایر مدرکات که احساس غیر از تخیل است. یعنی نیروهای 5 یا 7 گانة احساس هر کدام در جهان جسم حظی خاص و بهره های نو دارند. از آنجمله احساس چشم (یعنی دیدن) غیر از احساس بوئیدن است. و جهان تخیل که بسیار گسترده است و کم فهم و پر معنی،
از این رو بسیاری از عرفا تخیل را اصل در شکوه و عظمت محبوب دانند. چنانی که هر عاشق با تخیل معشوق، زیباترین زمان خویش را طی میکند.
و ناگفته نماند سخت روشن و آشکار است:
هرآن گاه که اشراق نفس رهای از غبار تن و جسم گردد،
فلا یبقی الفرق بین الاحساس و التخیل»
فرقی بین احساس و تخیل نمیماند.
زیرا با اشراقات نفس است که هر کدام از این نیروها یعنی احساس و تخیل و ادراک خویش را درک مینمودند و خویش را یگانه در خود به حساب آوردی.این که در ادراک برد یابیدن و در گفتن برد تفهیم و در شنیدن برد آگاهی نهفته است، همه و همه از اشراق نفساند. هر آن گاه که از جلو؟ چشم نفس افتادند، و بی اعتنایی نفس بر آنها سایه افکند، دیگر نخواهند توانست خویش را بیابند، یگانه میشوند و تخیل هم هم!
حقیقت آن است که:
در جهان متافیزیک انتظارها که جزء لوازم جسمند، دیگر اوج و موجی ندارند و جهان تجرد حاکم است نه جهان جسم و جهان ناسوتی که شامل اضداد یعنی حی و میت میشود یا شامل زنده و مرده می¬شود، موجود نیست. و چون جهان، جهان تجرد است، آن است که هر موضوع با یکدگر تباین و دوئی ندارند همه از یک اشراق تجردی بهرهورند و از یک سنخ. این که در جهان متافیزیک وحدتها حاکمند معنیاش این است.
نظر محقق و فیلسوف متأله حضرت استاد موسوی:
چون در عالم متافیزیک نیروها به اتحاد روند، و درک و تخیل و عقل و سایر تجردها قوی گردند، هر یک از اعضاء آن چه کسب نمودهاند خود یابند. و این خودیابی لذتی جدای از دیگر لذت است. یعنی نیروی عقل لذتی دارد که نیروی نفس قدسی آن را نی، و نفس قدسی خرمی و خرسندیای دارد که مدرکات علمی را با او کاری نیست.
هر چند نیروهای تجرد در جهان متافیزیک یگانهاند ولی دریافت و لذت های آن جهان با یکدیگر مغایرند و این بحث از مباحث مهم معاد و جهان فلسفه و حکمت و عرفان است. یعنی روان یک عارف با روان یک حکیم، و روان یک عالم و روان یک فیلسوف لذائذشان در آن جهان متغایرند.
بکوش تا از این جهان رنگارنگ فیضی زیباتر بهره ور شوی!
از سلسله مباحث تحقیقی فیلسوف متاله استاد سید علی موسوی
نظر کاربران
0