noor ostad
besmelah
کاربرمهمان خوش آمدید عضویت
English

منشأ صوت ما و شما چیست؟

بسمه تعالی

موضوع سخنرانی: مبحث صوت و کلام انسان (جلسة دوم)

در جلسة گذشته به اینجا رسیدیم که از برخی دانشمندان غربی سؤال شد که چه عاملی موجب ایجاد صوت می‌‌‌‌شود؟ و در نهایت نظر محقق و فیلسوف متأله دکتر سیدعلی موسوی را گفتیم که صوت وسیله‌‌ای است برای ذکر و سپاس‌‌گذاری از حضرت حق. دانشمندان روی صوت و تأثیر آن تحقیق انجام داده و می‌‌گویند: تُن صوت انسان را به وجد می‌‌آورد. بعضی دیگر گویند: می‌‌توان از تن صوت برای آرامش استفاده کرد و عده‌‌ای گویند: گاهی بیان و تن صوت طرف را مجذوب خود می‌کند. برای نمونه می‌‌توان به بخشی از سیر زندگی مرحوم آخوند خراسانی اشاره کرد. آن‌‌هنگام که ایشان با کاروانی برای ادامة تحصیل عازم نجف بود. کاروان به سبزوار که رسید قرار شد چند روزی در آنجا توقف نماید. ایشان به مدرسه‌‌ای که حکیم اسرار، حاج ملاهادی سبزواری(اعلی‌‌ا... مقامه)، در آنجا تدریس می‌‌کرد وارد شد، اما به حلقة درس ایشان نرفت روی سکوی مدرسه نشست و از همان‌‌جا به کلام حاجی گوش فرا داد. بیان حاجی چنان او را منقلب نمود و چنان عشقش را به جلوه آورد که یافت در لحظه دارد به حق می‌‌‌‌رسد. تا این انقلاب در او حاصل شد گفت من هم‌‌اکنون به سیرم رسیدم دیگر نیازی نیست به نجف بروم باید در همین مأمنم بمانم. این هم از اثرات صوت است که چنین انقلابی در درون افراد ایجاد می‌‌کند. 
گاهی هم تن صوت در شعر انقلاب به‌‌پا می‌‌کند مانند اینکه رودکی با امیر سامانی به یکی از جنگ‌‌ها رفته بود. پس از پایان جنگ امیر سامانی با لشگریانش به دامن کوه زیبایی که درختان باطراوت و شراشر آبی لطیف و شفاف داشت رسیدند. امیر فرمان داد در همین‌‌جا می‌‌مانیم. در آنجا حدود یک دو ماه ماندند. سربازان از طولانی‌‌شدن سفر به رنج آمدند و عموماً مشتاق دیدار خانوادهایشان بودند لذا متوسل به رودکی شدند که کاری کند. رودکی فکری کرد و این شعر معروف را با تن صوتی عالی سرود.
بوی جوی مولیان آید همی                       یاد یار مهربان آید همی
تا که این شعر را رودکی با حالتی خاص خواند یک‌‌مرتبه امیر سامانی همین‌‌طوری که بر سر سفره نشسته بود به‌‌سوی «مولیان» حرکت کرد؛ این هم یکی دیگر از نمونه‌‌های اثرات صوت بر روی افراد است. 
 و اما حضرت صدرا پیرامون صوت می‌‌فرمایند: صوت اثرات گوناگونی دارد. یکی از اثرات آن این است که وقتی متکلم دارد کلامی را ابراز می‌‌کند قلبش سبک شده و حرارت مضر دور قلب او گرفته می‌‌شود. 
اما یکی از عجایب صوت این است که صوت هر کس فقط مختص خود اوست و این یکی از اسرار مهم حق است. شکل‌‌ها و صورت‌‌ها ممکن است مثل هم باشند اما تن صوت‌‌ها با هم متفاوت است. اگر هفت میلیارد بشر روی کرة زمین زندگی ‌‌کنند صوت هرکدام از این‌‌ها به خودشان اختصاص دارد و هر کس به نام خودش و به صوت خودش در روز قیامت محشور می‌‌شود؛ تا در روز قیامت آن‌‌ها را بشناسند و هرچه سهمشان است بدون کوچک‌‌ترین اعتراضی به آن‌‌ها بدهند. 
حال، ببینیم منشأ صوت ما و شما چیست؟ فعالیت محیرالعقولی از وسط بینی آغاز شده و از آنجا به ابرو می‌‌رود، بعد از آنجا به سمت چپ، بعد به سمت راست، بعد جمجمه و سپس گودی پشت گردن، قابل‌‌توجه اینکه، در جمجمة هر انسان پانزده میلیارد سلول به نام نورون داریم که در هر ثانیه دوازده هزار ذرات بدن را ردیابی می‌‌کنند و به‌‌مجردی که به یک قسمت بدن ضربه وارد شود و درد بگیرد آن سلول‌‌های مغزی می‌‌فهمند و اگر این نورون‌‌ها ردیابی را گم کنند، هرچه ضربه‌‌ای بر انسان وارد کنند او احساس درد نمی‌‌کند. تمام حرف ما این است که این صوتی را که در هنگام سخن ابراز می‌‌کنیم باید از این پانزده میلیارد نورون و سلول اجازه صادر شود تا فرضاً ما بگوییم «در را باز کن»! این‌‌ها همه از نعم و اسرار حق‌‌اند. از طرفی، این زبان و دهان ما ابزاری برای بروز تکلم هستند، اما باید از جای دیگر فرمان صادر شود و آن نفس قدسی ماست؛ یعنی این‌‌ ابزار و مراحل به نفس قدسی انسان بستگی دارند و نفس قدسی هم از عالم جبروت است و عالم جبروت هم به عالم لاهوت برمی‌‌گردد. پس هر کلامی را که می‌‌خواهیم ادا کنیم بدانیم مایری و مالایری به فعل و انفعال‌‌اند و آخرین مرحله امر حضرت حق است تا ما و شما بتوانیم به سخن آئیم. 
(انسان با دانستن این مطالب سعی می‌‌کند کلامی برخلاف حق ابراز نکند.) 
این است که در وادی عرفان سخنان معنا و جنس دیگری می‌‌یابند. عرفا همین‌‌که مراحلی را طی می‌‌کردند به اسراری می‌‌‌‌‌‌رسیدند وقتی عظمت کلام و مراحل پیدایش صوت را می‌‌یافتند، سعی می‌‌کردند کمتر سخن بگویند. حتی گاهی برای رد یا قبولی موضوعی با اشارة دست یا سر خود سخن می‌‌گفتند چون می‌‌دانستند زبان در مقام ابراز کلام مسئول است. البته با دست هم نباید خطا کرد، اما جرم حرکت دست یا تکان دادن سر کمتر از جرم سخن‌‌گفتن با زبان است چون انسان وقتی با زبان سخنی را ابراز می‌‌کند درواقع اکثر نیروهایش را به خدمت می‌‌گیرد ولی وقتی سر یا دستش را تکان می‌‌دهد، نیروی کمتری صرف می‌‌کند و کمتر مسئول است. این‌‌ مطالب نشان می‌‌دهد رسیدگی به اعمال و رفتار انسان در روز قیامت بسیار حساس و دقیق است و باید مراقبة بیشتری در اعمال، رفتار و حرکات خود داشته باشیم.